شاید شما با خود فکر کنید که چرا چهره شما به این شکل خلق شده است؟ چرا در این خانواده و این شرایط به دنیا آمده اید؟ چرا شرایط جسمانی شما به این حالت است که دوست‌اش ندارید؟ و… درواقع همه این موارد باعث میشوند شما از درون با خود در صلح و آرامش نباشید و مدام خود، دیگران و یا خدا را مقصر بدانید. ولی با درک بیشتری از قانون توافق که میگوید هیچ اتفاقی در زندگی شما بدون توافق با خودتان نمی‌افتد و همه اینها مواردی بودند که خودتان از قبل به یک دلیل زیبا انتخاب‌شان کرده‌اید. آنگاه آرام آرام متوجه دلیل زیبای این اتفاقهای به‌ظاهر ناخوشایند برای خود خواهید شد که در بیشتر مواقع به این صورت است که اصلا جریان برای شما به نوعی دیگر بوده و هست که بی‌خبری شما از آن باعث میشد شما فکر کنید در حق شما با افتادن این اتفاقها ظلم شده است. در واقع نزدیکی به خداوند و دریافت این آگاهیها بسیار در ایجاد صلح درونی برای ما موثر و لازم است.
ادامه دارد …
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.
به نام خداوند مهربان
سلام
اگر من بپذیرم که دنیا بر پایه ی عدالت و تناسب هست و هر اتفاقی حاصل توافق من هست و دید من محدود هست نسبت به جایی که هستم دیگه جای هیچ گونه گله و شکایتی نمیمونه و من این رو میپذیرم .
راستش وقتی متوجه شدم که مسول همه ی اتفاقات زندگی خودم بودم و هستم و این توانایی رو دارم که زندگیم رو هر طور که میخوام بسازم فقط باید یاد بگیرم ، احساس آرامش به من دست داد.
من متوجه شدم که خداوند میخواد که من به تمام خواسته هام برسم به همین خاطر به راههایی هدایت کرده تا یاد بگیرم که چطور به اونها برسم.
این فایل صوتی رو باید بارها گوش داد تا هر بار به احساس آرامش و شادی بیشتری رسید.
خدا رو بینهایت بابت هدایتش سپاسگذارم.
با سلام و تشکر از شما همراه عزیز
مهاجرت کردن تنها راه جدایی از سیستم فاسد نیست دوست عزیز، ضمن اینکه هستند عده‌ای که از کشور خارج شدند ولی همچنان ارتباط نزدیک با فساد داخل کشور دارند (چه آگاهانه و یا ناآگاهانه)
منظور از جدایی از سیستم فاسد این هست که هر فرد به نسبت و اندازه خودش از اون فصله بگیره. برای یک نفر ممکنه گوش نکردن و توجه نکردن به حرف‌های اونها باشه، برای دیگری ممکنه خارج کردن پول و سرمایش باشه و یکی دیگه مهاجرت کردنش
در حقیقت اصل در فاصله گرفتن هست به هر میزانی که در هر دوره امکانش باشه. و قطعا این کار با پرداخت بها همراه خواهد بود اما با داشتن فهم کافی که چرا این کار داره انجام میشه و نتیجه چه خواهد بود، سختی پرداخت بها از بین خواهد رفت.
عرض سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرامی، یه مطلبی توی فرمایشاتتون در زمینه راهی صدها برابر قوی‌تر در رهایی ایران عزیزمون هست که مقداری برای من نا‌مفهومه و به دلیل اینکه در بخش نظرات فایل مربوطه ارسال نشد مجبور شدم اینجا خدمتتون بفرستم.
شما تو فایل می‌فرمایید که راه در هم پیچیدن باطل و از بین بردن اون جدا کردن افراد صالح از سیستمه، خب جناب تقوی زاده عزیز درصد قابل توجهی از افراد جامعه رو افراد صالح و نا آگاه تشکیل می‌ده، وقتی این افراد دارن آگاه و بیدار می‌شن چطوری خودشونو از سیستم باطل بیرون بکشن، همه این افراد خونه، خوانواده، زندگی و … دارن و امکان مهاجرت براشون نیست، راه حل عملی برای این موضوع چیه؟ ممنون از شما استاد گرامی
جناب تقوی زاده عزیز، اگر بخواهیم از منظر جامعه شناسی و تربیتی انسانها به این موضوع نگاه کنیم، آیا منطقی هستش که دو جنس مخالف از ابتدا کنار هم رشد پیدا کنند؟ مدارس مختلط باشن حتی در دوره نوجوانی؟ راستش پاسخی که فرمودین مثل همیشه قانعم نکرده، لطفا از دیدگاه مباحث جامعه شناختی و تربیتی مساله رو بیشتر و موشکافانه تر توضیح بفرمایید. اینکه بخواهیم از چاله تشنگی جامعه دربرآییم، اینکه مسیرمون این باشه که جامعه به حالت حیوانی در نیاد، به چاه عمیق تری ممکن است سقوط کنیم؟
بسیار سپاسگزارم
دوست عزیز ممنون از کامنت شما
بحث ساده و مختصر نیست که بشه اینجا روشنش کرد اما به این نکته توجه داشته باشید که نتیجه محدود کردن در جامعه به کجا رسیده؟ آیا نتایج رضایت بخش هستند؟ اگر نیستند پس قطعا مسیر اشتباه بوده و باید ریزبه‌ریز لایه‌های پیدا و پنهان ماجرا بررسی بشه تا اشتباه و یا اشتباهات مشخص بشن.
مبحث نسبی بودن رو لطفا مورد مطالعه قرار بدید…بسیاری از سوال‌های شما به پاسخ خواهند رسید.
عرض سلام و تبریک سال نو، امیدوارم در پناه حضرت حق سال خوبی را همه در کنار هم بسازیم.
ابتدا عذر میخوام که خارج از موضوع این بخش سوالی مطرح کردم. چون در بخش مربوطه ارسال نشد به ناچار در این قسمت براتون ارسال کردم.
در مورد مساله حجاب و این موضوع که دو جامعه رو مثال زدین، جامعه با سطح فهم پایین و به اصطلاح حیوانی و جامعه با سطح فهم بالا و آشنا به معنا و مفهوم انسانیت، در این خصوص خواستم نظرتون رو در مورد یک موضوع بدونم.
آیا مانع ارتباط دختر و پسر شدن در یک جامعه و به اصطلاح تشنه جنس مخالف نگه داشتن جامعه (چه دختر، چه پسر) در ایجاد جامعه حیوانی نقش داره یا این موضوع ذاتیه هر فرده و به نوع جامعه ربطی نداره؟ نظر شما در خصوص وجود مکان‌های رقص مختلط (مثلا کاباره‌ها) و صرف رقصیدن و شادی دو جنس مخالف در کنار هم چیه؟
بسیار ممنون از شما استاد گرامی.
با عرض سلام و تشکر از شما همراه عزیز
بله محدود کردن در کل باعث نتایج منفی در جامعه خواهد شد و به سمتی شرایط خواهد رفت که از راههای نامتعارف خواسته‌ها برطرف بشه. اما معنی اینطور نیست که اگر ما در جامعه محدودی بودیم پس مجاز هستیم از راه نامناسب به خواسته خودمون برسیم بلکه انسانی که روی خودش به درستی کار میکنه اگر شرایط جامعه رو مناسب نبینه از اون جامعه فاصله خواهد گرفت.
درباره رقص مختلط هم نمیشه نظر کلی صحیح داد چون شرایط همواره در درست بودن یا نادرست بودن اعمال موثر هست. باید دید این عمل برای چه کسانی در چه شرایطی و با چه نتیجه‌ای اتفاق می‌افته و بعد گفت که کار صحیحی هست یا نه.
سلام استاد
این مثالی که زدین ک من چندقدم عقب ترازبقیه هستم چون قوی ام فقط یه زاویه دیدزیباوشعارگونه اس ک من چون قوی ام ازبقیه عقب ترم.وگرنه درواقعیت اصلازیبانیس دردناکه
سلام،امیدوارم هممون به صلح با خودمون برسیم،بعضی وقتها می گیم چرا اون زیبا تره یا پول دار بدنیا اومده یا ببین مامانش چنین شخصیت برجسته ایه،اما وقتی خودتو نشناسی این بازی ها رو واسه خودت می سازی،کاش یه نگاه به درونمون بکنیم،جدا از توانایی جسمیمون،و ببینیم توی ذهن وفکر وباورمون چیه،و چه بدیهایی وچه خوبی هایی داریم،وخوبیها رو ببینیم که فرق ما با اون به اصطلاح زیبا چیه،شاید منم اعتماد به نفس داشته باشم یا مهربان باشم یا عزت نفس یا اینکه آدمی باشم که دل خودم وبقیه رو نمی شکنم ویا نگاه خوب به دنیا دارم،و… بله درسته اون انسانی که ما زیبا دیدیمش شاید یک عمر باید بدود تا شاید یکی از اینها رو بدست بیاره ومن که او را زیبا دیدم نسبت به خودم،یک عمر باید دنبال همین زیبایی درونم که داشتم ومدام گمش میکنم بگردم.