سوال آذر ماه ۱۳۹۹ – دوره هشتم

به چه علت و یا علت‌هایی انسان‌ها احساس گناه میکنند و در آن احساس باقی می‌مانند؟ و چه چیزی می‌تواند آنها را از این احساس رها کند؟

نحوه ارسال پاسخ سوال‌ها برای ما

شما دوست عزیزی که علاقه‌مند به شرکت در این مسابقه هستید میبایست پاسخ خود را به‌صورت متنی در پایین همین صفحه در بخش دیدگاه‌ها (کامنت) برای ما نوشته و ارسال کنید.

  1. شما حداکثر تا تاریخ ۹۹/۹/۲۷ برای ارسال پاسخ خود فرصت دارید. بعد از این تاریخ به هیچ عنوان به پاسخ‌های ارسالی ترتیب اثر داده نخواهد شد.
  2. بعد از نوشتن پاسخ خود در بخش دیدگاه‌ها و ارسال آن (دکمه فرستادن دیدگاه)، پاسخ شما تا روز اعلام پاسخ اصلی درحالت “در انتظار تایید” قرار خواهد گرفت و تا قبل از آن، دیگران نمی‌توانند پاسخ شما را ببینند. پس لطفا از ارسال چند باره دیدگاه خود خودداری کنید.
  3. لطفا حتما ابتدا خلاصه‌ای از پاسخ اصلی خود را ارسال کنید. سپس توضیحات لازم را بنویسید.
  4. در پاسخ شما حتما میبایست اسم و فامیل و ایمیل ذکر شده باشد. (درغیراین‌صورت حتی درصورت ارسال پاسخ صحیح شما به عنوان برنده اعلام نخواهید شد)

جایزه افراد برنده در مسابقه آذر ماه ۱۳۹۹

به بهترین پاسخ ارسالی که دربرگیرنده توضیحاتی کافی و جامع باشد جایزه نقدی ۵۰۰ هزار تومانی تعلق خواهد گرفت که مستقیما طبق روال مسابقه‌های ما به حساب شخص برنده واریز خواهد شد.

اگر تعداد افرادی که پاسخ صحیح را ارسال کرده‌اند زیاد باشد به همه آنها (به غیر از شخص برنده جایزه نقدی) کدهای تخفیف ۵۰۰ هزارتومانی خرید محصول‌های آموزشی سایت خود و خدا تعلق خواهد گرفت.

“فراموش نکنیم درواقع همه ما با بالا بردن آگاهی خود برنده هستیم و نتایج مثبت آن را در زندگی خود خواهیم دید.”

به زودی پاسخ اصلی سوال مطرح‌شده در این دوره در همین صفحه قرار خواهد گرفت. تاریخ اعلام اسامی برندگان در همین صفحه ۱۳۹۹/۹/۲۸

فایل صوتی پاسخ سوال مسابقه:



با تشکر فراوان از دوستانی که در ارسال پاسخ برای ما مشارکت کردند. پاسخهایی زیبا و آموزنده از طرف شما عزیزان بر روی وب سایت خود و خدا قرار گرفت که قطعا می تواند برای دوستان دیگر مفید و راهگشا باشد.

در این دوره چون هیچ پاسخی را پیدا نکردیم که همه موارد کلیدی مد نظر ما را با هم ذکر کرده باشد بنابراین باید اعلام کنیم نمی توانیم فردی را به عنوان برنده اعلام کنیم زیراکه درصد بالایی از پاسخهای ارسال شده در یک سطح هستند و میبایست تقریبا همه عزیزان را برنده اعلام کرد ( که مسلما ماهیت مسابقه به این صورت خیلی کمرنگ خواهد شد )

اشتراک در
اطلاع از
guest
17 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
هاجر
هاجر
3 سال قبل

سلام استاد وقت بخیر
مشتاقانه منتظر پاسخ اصلی شما هستیم.سپاسگزارم

فاطمه معزالدین
فاطمه معزالدین
3 سال قبل

به نام خداوند داناییها
توضیحاتم را با ارایه مقدمه ای در مورد گناه و معنای آن آغاز می کنم. گناه به معنای خلاف است و در ادیان ابراهیمی هر گونه کاری که بر خلاف فرمان خداوند باشد گناه است. به بیان ساده تر هر عملی که موجب رساندن هر گونه ضرری چه برای خودمان و چه برای سایرین باشد گناه محسوب می گردد. در قرآن، خداوند گناه را از طریق کلماتی مثل ذنب، اثم، جرم،جور، ظلم، کفر ، شرک ،عصیان و … که هر کدام معنای مستقلی دارند توضیح می دهد. برای مثال اثم، دلالت بر محدودیت دید آدمی، خود بینی و تنگ نظری دارد. شیوه قرآن در نهی از بندگان از ارتکاب برخی معاصی، آگاه ساختن آنان به آثار و عواقب آن اعمال است.
حالا می رسیم به به پاسخ سوالمان که چرا انسانها احساس گناه می کنند؟ در پاسخ به این سوال می توان گفت که اشتباه کردن بسیار طبیعی و محتمل در فرایند طبیعی زندگی ما انسانهاست و انسانی نیست که دچار خطا و اشتباه در طول عمر خود نگردد. همان طور که در طفولیت بارها زمین خوردیم تا توانستیم راه رفتن را یاد بگیریم در جریان زندگی هم ناگزیر از انجام اشتباه و خطا هستیم. اما انچه که در ادامه انجام گناه یا خطا و اشتباه می آید احساس گناه و شرم است که داشتن این احساس هم کاملا طبیعی است. هر انسان سالمی (روح و روان سالم) با انجام هر گونه کاری که خطا و گناه محسوب می شود چنین احساسی را تجربه می کند و اگر بتواند به این احساس ، درست و مناسب توجه کند و آنرا مدیریت کند منافع خوبی هم کسب می کند. نکته ای که می خواهم بر آن تاکید کنم این است که به احساساتی که در پی انجام کارهایمان تجربه می کنیم نگاه ارزشمندانه ای داشته باشیم و حتی اگر حس منفی را در خود تجربه می کنیم به جای فرار از آن با شجاعت و صداقت با ان روبرو شویم به ان گوش فرا دهیم پیام و درسهای مهمی برای ما دارد و در پیشرفت ما بسیار موثر است. بنابراین در پاسخ به قسمت دوم سوال که چرا برخی ها در احساس گناه باقی می مانند ؟ می توان دلایل مختلفی را برای آن ذکر کرد . احساس گناه (guilt and shame) از لحاظ ارتعاشی پایین ترین ارتعاش و فرکانس را دارد و ب. اساس نمودار ارتعاشات انسانی از David R. Hawkins ,
shame _____20
Guilt_______30
در پایین نمودار قرار دارند. افکارو احساسات انسان هم خیلی راحت تر می تواند به ارتعاشات و فرکانسها ی پایین متصل شود و از انجا که به نوعی خاصیت چسبندگی دارند اگر به این فرکانسهای پایین نزدیک شوند به انها سریعتر می چسبند تا به فرکانسهای بالاتر و قویتر.
دلیل دیگر ماندن در احساس گناه این است که وقتی دچار خطا و گناه می شویم اشتباها آن را جزیی از وجود خودمان و یا بخشی از هویت (identify) خود تلقی می کنیم و همین امر رها شدن از این احساس و حتی این خطا را سخت تر می کند برای مثال شخصی که چند باری است که سیگار کشیده عمل سیگار کشیدن را به هویت خودش مرتبط کند و خودش را در ذهن و کلامش سیگاری تلقی می کند.
دلیل دیگر ، سرزنش کردن خود و تکرار و تکرار سرزنش و ماندن در این سیکل معیوب است.
دلیل رایج دیگر احساس تاسف از دست دادن فرصتی یا کاری که می توانسته انجام بشود ولی نشده است .
به عبارتی گیر کردن در گذشته ای که از دست رفته و ما پیش خودمان فکر می کنیم که دیگر باز می گردد و ضرری واقع شده که قابل جبران نیست.
دلیل مهم دیگری که از نظر من مهمترین دلیل می باشد عدم داشتن احساس مسولیت پذیری کافی است به این صورت که شخص خودش را آزاد و کاملا دارای حق انتخاب و داری قدرت ببیند و بتواند مسولیت انجام اشتباه خود را ابتدا در ذهن خودش بپذیرد.
حال می پردازیم به قسمت بعدی سوال مون که چطور می توان از این احساس شرم و گناه رها شد؟
۱. همیشه باید این مطلب را توجه داشته باشیم که احساسات منفی ، درد و …. می آیند که به ما پیامی بدهند آمده اند که ما را از اشتباهی مطلع کنند هشداری بدهند و ما را در مسیر پیش رفتن و تعالی زندگی یاری کنند. بنابراین بهترین رفتاری که می توان در این مواقع داشته باشیم توجه به پیام و درسی است که این احساسات برای ما دارند و اگر به این صورت بتوانیم به این احساسات نگاه کنیم انها هم راحت تر و سریع تر آزاد می شوند و از این احساس خالی می شویم.
۲. نگه داشتن تعادل در این مساله بسیار مهم است ، از طرفی باید بدانیم که گناه و خطایی مرتکب شده ایم و این خطا حتما آثار و عواقبی دارد و آنرا جدی بگیریم، از طرف دیگر بدانیم که با گرفتن درس لازم از خطایی که مر تکب شده ایم و تصمیم قطعی بر تکرار نکردن ان در واقع این خطا را پاک کرده ایم و احساس گناهی هم در پی آن برای ما باقی نمی ماند

۳. نکته مهم دیگر برای رهایی از احساس گناه، awareness and humility یا همان اگاهی و تواضع است . اگر خطای ما در ارتباط با دیگران بوده به ان اگاه شده و تقاضای بخشش خود را داشته باشیم . اگر هم گناه ما در رابطه با خودمان بوده اگاهی و پذیرش و بخشش خطایمان را از خود و از خداوند داشته باشیم.
۴. اگر از خطایمان به اگاهی خوبی رسیده باشیم در این مرحله حتما به مصمم شدن بر عدم تکرار آن می رسیم و وقتی این تصمیم را به طور قطعی می گیریم خداوند و این جهان هم ما را یاری کرده و اسباب و شرایط دور شدن از این خطا و گناه هم به خوبی و راحتی فراهم می گردند.
۵. اگر در پی انجام این گناه ، آسیب و ضرری متوجه خودمان و دیگری شده آنرا تا جایی که می توانیم جبران کرده و حق انرا ادا می کنیم.
۶. در این نکته پایانی به این مطلب اشاره می کنم که راه بازگشت به مسیر صحیح و راه توبه به درگاه الهی همیشه برایمان باز است و خداوند در قرآن بارها از عبارت الله غفور و رحیم استفاده کرده است. پروردگارما به توبه و بازگشت ما به سوی خودش از بسیار مشتاق است: سوره غافر آیه ۳: همان آمرزنده گناه (پاک کننده آثار بدی )، پذیرنده توبه(روی آورنده به بازگشت کنندگان)و (در عین حال) سخت کیفر قدرتمند، معبودی جز او نیست و نهایت تحولات به سوی اوست.
باآرزوی حرکت مثبت دایمی در مسیر متعالی برای همه شما خوبان و رهایی از تمام احساسات منفی و احساس گناه
فاطمه معزالدین

Ebrahim
Ebrahim
3 سال قبل

با سلام خدمت استاد تقوی زاده در مورد سوال آذر ماه جواب بنده اینه که احساس گناه داشتن هم مثل سایر حالت ها همیشه نه بده نه خوب بعضی موقع ها احساس گناه کردن و غم و اندوه باعث رشد ما میشه باعث سبک شدن ما میشه به ما میگه یجای کار اشتباهه و باید اصلاح کنیم بعضی موقع ها هم باعث گناههه اما حالتی که باعث گناه میشه اون حالتی هس که مارو ضعیف میکنه حقیر میکنه تنها میکنه به ما میگه خیلی از چیزا رو از دس دادی و علت اینکه ما دچار این حالت میشیم تمامش بخاطر اینکه ما در یک محدوده ای قرار گرفتیم و فک میکنم زندگی همینی هس که میبینیم یعنی خودمون رو محدود میبینیم انگار از نقطه aتا نقطه b کل زندگی ماس و اونموقع میبینیم انگار یچزایی رو از دس دادیم و غمگین میشیم و اینجور احساس گناه هس. حالا چطور میشه از این حالت در اومد؟اینجوری که ما با افزایش آگاهیمون میفهمیم که دنیا ابتدا و انتها نداره نقطه آ و ب وجود نداره هیچ چیزی از بین نمیره برای مثال شما نگاه بکن وجود خودت از کجا شروع شده؟در واقع ما از جایی شروع نشدیم و هیچ جا هم تموم نمیشیم یاخدا رو در نظر بگیر که سرچشمه همه چیزه همیشه بوده و هس و این قرارداد ذهن ما هس که خودمون رو محدود میبینیم و فک میکنیم چیزی رو از دس دادیم اما وقتی دیدمونو وسیع کنیم و بدونیم که از بینهایتیم میبینیم درسته اون چیز رفته اما دوباره برمیگرده البته طبق قانون. در این حالته که ما دیگه هرگز دچار احساس گناه نمیشم چون میدونیم که هیچ چیزی در دنیا از بین نمیره و با رشدمون با افزایش آگاهیمون و شناخت خود واقعیمون میتونیم از احساس گناه بیرون بیاییم ابراهیم مشفقی گلی

ابراهیم مشفقی
ابراهیم مشفقی
3 سال قبل

و با رشدمون با افزایش آگاهیمون و شناخت خود واقعیمون میتونیم از احساس گناه بیرون بیاییم

رامین مدرسی شریف
رامین مدرسی شریف
3 سال قبل

احساس گناه ناشی از نبود اعتماد به نفس در فرد و خود را لایق ندانستن است. مهمترین عامل موفقیت هر فرد،اعتمادبه نفس و عزت نفس است و چیزی که میتواند احساس خودارزشی را از بین ببرد،احساس گناه است.
روشهای زیادی برای ازبین بردن این باور وجود دارد. ازجمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
-جایگزین کردن باورهای مثبت به جای باور محدود کننده احساس گناه: من بنده پاک خداوند هستم و خداوند عاشق من است.می توانیم این عبارت تاکیدی را به صورت فایل صوتی ضبط کنید و مدام به ان گوش کنیم یا اینکه این عبارت تاکیدی را به صورت ذکر بیان کنیم که با این کار برنامه ریزی ذهنی مارا عوض میکند و احساس نزدیک بودن به خداوند و احساس پاک بودن در درون ما شکل میگیرد که نتیجه این احساس حال خوب و اتفاقات خوب است
-استفاده ازاهرم رنج و لذت. ما میتوانیم ذهن خود راشرطی کنیم و کاری باذهنمان کنیم که اصلا نتواند به مواردی که باعث احساس گناه میشود فکر کند. ودرطرف دیگر سناریو لذت اینقدر پاک بودن و احساس نزدیک بودن به خداوند را تبدیل به یه شادی عظیم کنیم که به ما احساس لذت بدهدو وقتی به مدت ۲۱ روز این کار را انجام دهیم خود به خود ضمیر ناخوداگاه ما به مواردی که باعث احساس گناه میشود فکر نمیکند.
-اگرموضوعی هست که باید درزندگی ازکسی حلالیت بگیریم حتما این کارانجام دهیم و احساس گناه راازخودتان دور کنیم.
از دیدگاه قران نیز به یک آیه اشاره می کنیم: إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِیمًا ﴿النساء۴۸﴾
[بدانید که‏] خداوند این را که برایش شریک قائل شوند، نمیبخشد، و هر گناهى را که فروتر از آن است، براى کسى که بخواهد می‏بخشد، و هرکس که به خدا شرک ‏ورزد، در حقیقت گناه عظیمى را به گردن گرفته است‏.
و در آخر نیز به یک رباعی معروف در این زمینه میپردازیم:
در آخر یک رباعی معروف رو تقدیمتون می کنم :
باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ
گر کافر و گبر و بت‌پرستی باز آ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آ

مریم فتحی
مریم فتحی
3 سال قبل

اکثر ما از کودکی به خاطر سرزنش‌ها‌‌، تحقیرها و برچسب‌هایی که از طرف خانواده و جامعه به ما زده شده است‌، عزت‌نفس خود را از دست داده‌ایم. به همین دلیل نقطه شروع تغییر شرایطی که در آن هستیم‌، با ساختن عزت‌نفس‌مان شروع می شود و اولین آجر از این پی، باورهای قدرتمندکننده برای حل ریشه ایِ باورهای سمی و کشنده به نام “احساس گناه” و “احساس بی ارزشی” است.
زیرا اگر اعتماد به نفس، کلید اصلی موفقیت‌های بشری باشد، قطعاً “احساس گناه” سدِ راه تمام موفقیت‌های او خواهد بود.
امکان ندارد هم در عذاب وجدان و احساس گناه بمانیم و هم عزت نفس‌ داشته باشیم. هم نشینی این دو غیر ممکن است‌، همانگونه که هم‌نشینی ثروت با فقر، آرامش با نگرانی، سلامتی با بیماری و.. غیر ممکن است.
بدون ساختن عزت نفس‌، موفق شدن غیر ممکن است. اما تا زمانی که در احساس گناه باشیم، دسترسی به عزت‌نفس غیر ممکن است.
این یک قانون است که‌، موفقیت و ثروت سراغ یک ذهن آرام و مطمئن می‌رود. یعنی ذهنی که عاری از احساس گناه‌، عذاب وجدان و بی‌ارزشی است.
“احساس گناه” و “عذاب وجدان”‌، بزرگترین ترمز در برابر داشتن عزت نفس است. بنابراین پروسه ساختن عزت نفس از برداشتن این ترمز و تبدیل آن به “احساس لیاقت و خودارزشی” آغاز می‌شود.
عزت نفس مثل سنگر بانی مسلح در برابر نجواهای فلج کننده ذهن است. از آنجا که هیچکدام از ما باورهای ۱۰۰٪ خالص نداریم‌، در نتیجه همیشه در معرض خطا و اشتباه  و شرایط نادلخواه هستیم. اگر “سنگربانی به‌نام عزت نفس” در وجودمان نباشد تا در مواقع سخت و نادلخواه که به خاطر اشتباهی بوجود آمده، افسار ذهنمان را به دست بگیرد‌، ذهن آنچنان نجوایی به پا می کند و آنقدر آن خطاها را در نظرمان بزرگ جلوه می‌دهد و آنچنان دلایلی منطقی برای لایق نبودنمان ارائه می‌دهد و آنچنان باورهای مخرب و ترمزهایی قوی می‌سازد‌، که باور می‌کنیم از عهده‌ی انجام هیچ کاری برنمی‌آییم!
اینجاست که آنهمه شور و شوقی که برای رویاهایمان داشتیم، از بین می رود.
به همین دلیل است که تمام موفقیت‌های زندگی ما‌، روی پایه‌ای به نام عزت‌نفس بنا می‌شود.
“احساس لیاقت و ارزشمندی”‌، که نقطه مقابل «احساس گناه و خود کوچک بینی» است، مهم‌ترین وجه از عزت نفس است. یعنی ساختن موفقیت‌ها از عزت‌نفس شروع می‌شود و ساختن عزت نفس‌، از “تلاش برای ساختن باور احساس لیاقت”.
حتی اندازه ظرفی که زیر باران نعمت الهی در دست نگه‌داشته‌ایم، به اندازه عزت نفس ماست. به همین دلیل نیز به اندازه عزت نفسمان نعمتها را دریافت می‌کنیم.
از دیدگاه قران:
در ابتدا به این آیه توجه کنیم: قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ» (الزّمر، ۵۳)
بگو: ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‌اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می‌آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.
خداوند بارها در قران فرموده است که اگر گناهان بزرگ انجام ندهید، ما از خطاهای کوچک شما میگذریم. و نیز فرموده است که من فقط مشرکان و کافران را نمیبخشم. و چندین بار آمده است که خداوند توبه پذیر مهربان است. در مورد حضرت موسی هم میدانیم که ایشان مرتکب قتل میشود و بعد خداوند به پیامبری مبعوث میکند. این داستان و امثالش تنها برای این منظور در قران آمده اند که ما از آنها درس بگیریم و در زندگی خود به کار بگیریم. طبق قران ما نمیتوانیم به کس دیگری ظلم کنیم و کلمه ظلم در قران به معنی ظلم به خود، اشاره شده است نه ظلم به دیگران. و کسی که مرتکب شرک به خداوند و کفر میشود تنها ظالم به خود است.
طبق آموزه های قانون جذب نیز میتوان گفت که ما توانایی تغییر سرنوشت هیچ شخص دیگری را نداریم. مگر اینکه شخص مقابل خودش بخواهد و در مدارش باشد و آن را باور کند. و اگر آن شخص در مدار درست باشد، حتی اگر ما به ظاهر ضربه ای به او وارد کنیم، باعث پیشرفت وی میشود. در این مورد یک ضرب المثل معروف هم داریم: عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد. برای مثال برادران حضرت یوسف میخواستند به ایشان بدی کنند اما در نهایت عزیز مصر شد.
برای از بین بردن احساس گناه هم، چون ما میدانیم که توانایی تغییر زندگی کسی را نداریم و همچنین خداوند تواب و آمرزنده است و برخلاف تصور بسیاری از ما انسانها، خداوند، جلاد یا مامور تنبیه ما نیست، و همچنین ما هرچه با خداوند هماهنگتر باشیم رفتارهای مناسبتری را انجام میدهیم و اینکه احساس گناه داشتن فقط باعث میشود که آن گناه بیشتر و بیشتر شود، و اینکه با وجود احساس گناه، ما هرگز احساس خوبی نخواهیم داشت و درنتیجه اتفاقات خوبی هم برایمان نخواهد افتاد، پس باید بکوشیم این احساس را از خود دور کنیم و مطمئن باشیم که جهان به منظمترین شکل ممکن در حال هدایت شدن و جلو رفتن است. همچنین باید بکوشیم خودمان را در هر وضعیتی که هستیم قبول کرده و دوست داشته باشیم و بدانیم که ما لایق بهترینها هستیم. تنها در این صورت است که نتایج درستی میگیریم.

مهدی
مهدی
3 سال قبل

به خاطر کارهایی که برخلاف باورها و ارزش های دینی شان بوده انجام دادند و اون کارها احساس خوب لحظه ای برایشان داشته و اون کاررا ادامه میدهند چون براشون لذت بخشه و بعد ازون کار هم احساس گناه می کنند و برای رهایی از احساس گناه کارهای خلاف بیشتر و بزرگتر ی انجام می دهند تا از این احساس گناه رهایی پیدا کنند و این چرخه تکرار می شود و زمانی از احساس گناه رهایی پی دا می کنند که این یه ذره لذت هم به ذلت تبدیل بشه و اون وقته که میخوان از این حالت خارج بشن و با نشانه هایی که از طرف خدا دریافت می کنند می توانند به منبع حال خوب یعنی خدا وصل بشوند

سید سجاد سجادی
سید سجاد سجادی
3 سال قبل

سلام
احساس گناه به دو صورت هستش یکیش خوبه و یکیش بده
خوبه اینطوریه که کارمون واقعا اشتباه بوده و این احساس میاد تا بهمون اخطار بده که مسیر اشتباهی رو در پیش گرفتیم. و اون بده به این صورته که بدون دلیل منطقی و بر مبنا اطلاعات کم یا باور های محدود کننده ایجاد شده است.
آدم ها در احساس گناه میمانمند تا زمانی که متوجه بشوند احساس گناهشون خوبه یا بد، اگر خوبه که باید خوشحال باشند که توانستند مسیر اشتباه را تشخیض دهند.چون اگر مخالفش عمل کنند راه درست رو در پیش گرفتند. و اگر احساس گناه از نوع اشتباهش باشه باید تغییر کنند که این تغییر مربوط به باور هایشان است.
یه نمونش باور اشتباه
{ادم خوب همیشه کم میاره و ساکته}
خب تا این تغییر نکنه اون شخص هم با هر بحثی کم میاره واگر کم نیاره احساس گناه میکنه.
سید سجاد سجادی

مرضیه اسدی پور
مرضیه اسدی پور
3 سال قبل

بنام یگانه پیدای پنهان 💗

مرضیه اسدی پور

« کسی کو خرد را ندارد ز پیش
دلش گردد از کرده خویش ریش»

در پاسخ به سوال مطرح شده لازم است قبل از هر چیز تعریف واژه گناه را داشته باشیم

در تعریف گناه میتوان گفت ، هر آنچه که باعث لطمه و آسیب به ما (خودمان و دیگران )میشود گناه محسوب میشود ،که این موضوع طیف گسترده ای دارد چه برای خودمان و چه دیگران مثلا بعبارتی بودن ما در مدارهای منفی و پایین ،بودن در غم و اندوه ،عدم دوست داشتن خود و راکد بودن و….. همه به نوعی گناه محسوب میشوند چون در تمام این موارد ما بخودمان لطمه میزنیم و ما احساس بد و منفی را تجربه میکنیم…

و زمانیکه ما به دیگران هم آسیبی میزنیم از آنجایی که همه ما از یک کل واحد هستیم و زنجیره وار بهم متصل هستیم این لطمه در اصل به خودمان میباشد و آثار آنرا هم در حال و احساسات و در واقعیت زندگی خود نیز میبینیم و بما باز میگردد و چه بسا بخاطر ندانستن این حقیقت که همه مابهم وصل هستیم به یکدیگر ستم میکنیم و مرتکب گناه میشویم.

و علت اینکه ما گناه میکنیم و بدنبال آن احساس گناه را تجربه میکنیم بخاطر اسارت در جهل و عدم آگاهی است اینکه ما خودمان ،دنیا و خدایمان را هنوز نشناخته ایم ‌و نمیدانیم به چه منبع بی نهایتی متصل هستیم و روح ما یکی است و باورهای مخرب ما،مثل باور کمبود و عدم فراوانی ،جدایی ترسها و…که همه از نادانی و جهل مانشات گرفته باعث میشود ما در حق دیگران یا خودمان ظلم کنیم و این ظلمها باعث حس بد عذاب وجدان در ما میشود .

اما از آنجایی که احساسات ما نشانه و هدایتگر ما هستند احساس گناه که جنس آن حس منفی هست نیز به ما پیامی دارد و در واقع هشداریست که ما باید در رفع آن تلاش کنیم …

ما میتوانیم با بالا بردن آگاهی خود /شناخت خود و قوانین حاکم بر دنیا و شناخت خدای راستین باورهای درست را جایگزین باورهای اشتباه خود کنیم و از مدار گناه خارج شویم ، و از منبع خیر جهان بخودمان و دیگران لطف و بخشندگی داشته باشیم و خیر برسانیم (لطفی خالصانه و با انرژی مثبت که در آن شعور و آگاهی نهفته )
و از این طریق احساس خوب در خودمان و دیگران جاری کنیم و احساس خوب همان اصل هست که ما بدنبال آن هستیم .

و در آخر باید گفت چه حکیمانه و جامع است این سخن که: «آنچه بر خود مى پسندى براى مردم نیز بپسند و آنچه براى خود نمی پسندى براى آنها نیز نپسند»

سپاس فراوان از استاد تقوی زاده عزیز و دیگر اعضا گروه خود و خدا 🌸🌷🌸🙏🏼🙏🏼🙏🏼🌸🌷🌸

مژگان عبدالهی
مژگان عبدالهی
3 سال قبل

بنام خداوند جان و خرد
فردی که به هر علتی، چه موجه چه غیرموجه، خودش را در اتفاقات گذشته مقصر می‌داند، اگر به روش منطقی با احساس گناه خود روبه‌رو نشود، آن‌قدر در این احساس جان‌فرسا غرق خواهد شد که از حضور مؤثر در خانواده و برقراری روابط اجتماعی سالم باز می‌ماند. احساس گناه بعد از یک خطا، درواقع فرصتی است تا فرد به اشتباهاتش پی ببرد و در جهت اصلاح آن‌ها گام بردارد. اما در وهله‌ی نخست این کار نیازمند تشخیص علت این احساس آزاردهنده و یافتن روش‌ غلبه بر آن است احساس گناه در‌واقع نوعی حالت درونی است که در رده‌ی حالات احساسی منفی دسته‌بندی می‌شود یک علت این احساس منفی، تمایل خود فرد است به تفسیر نادرست وقایعی که برایش اتفاق می‌افتند.
از مهم ترین علل احساس گناه عبارتند از:
۱. احساس گناه به دلیل خطایی که مرتکب شده‌اید؛ بارزترین علت احساس گناه، خطایی است که از ما سر می‌زند. این نوع احساس گناه وقتی ایجاد می‌شود که فرد به دیگران ضرر جسمی یا روحی رسانده باشد. علت این نوع احساس گناه حتی ممکن است تخطی از موازین اخلاقی باشد، مانند فریب‌کاری، دروغ‌ گویی یا دزدی. فردی که سوگند می‌خورد فعل مشخصی را (مثل کشیدن سیگار) هرگز دوباره مرتکب نشود اما به عهد خود پایبند نمی‌ماند نیز در معرض این نوع احساس گناه قرار دارد. در همه‌ی این موارد، احساس گناه از خطاهای خود ِفرد ناشی می شود اینکه کسی به خاطر خطایی که مرتکب شده احساس گناه کند، هیچ ایرادی ندارد. احساس گناه از عملی که سزاوار پشیمانی است کاملا طبیعی محسوب می‌شود و پشیمان نشدن پس از ارتکاب چنین اعمالی نشانه‌ی روان‌آزاری است. مشکل از جایی آغاز می‌شود که فرد این احساس گناه را مکرر یادآوری می‌کند. باید بپذیرید که هرقدر هم که دل‌تان بخواهد، گذشته قابل تغییر نیست. پس چه بهتر که با این واقعیت کنار بیایید و از فرد یا افرادی که ضرری به آنها رسانده‌اید، عذرخواهی کنید و در آینده آن اشتباه را تکرار نکنید. یا اگر از خط قرمزهای‌تان عبور کرده‌اید، مثلا اگر مدام به همسرتان دروغ می‌گویید، شاید عاقلانه‌تر باشد که از یک مشاور خانواده کمک بگیرید تا بتوانید این عادت ناپسند را ترک کنید و دیگر دروغ نگویید.
۲. احساس گناه به علت خطایی که هنوز محقق نشده است؛ ممکن است شما گاهی به فکر انجام کارهایی بیفتید که با قانون یا موازین اخلاقی در تضاد هستند. مثلا فرد متأهلی که در ذهن خود به روابط نامشروع فکر می‌کند، در معرض این نوع احساس گناه قرار دارد. درست است که این فرد در عمل، مرتکب چنین خطایی نشده و هنوز به موازین اخلاقی پایبند است، اما می‌دانیم اندیشیدن به کارهایی که از خط قرمزهای‌ فرد تجاوز می‌کنند، می‌تواند به‌اندازه‌ی خودِ ارتکاب آن خطا احساس گناه ایجاد کند.
راهکارهای غلبه بر احساس گناه عبارتند از:
۱. سعی کنید بدانید به چه علتی چه موجه چه غیرموجه احساس گناه می‌کنید.
۲. هرچه زودتر اشتباهات‌تان را اصلاح کنید.
۳. اشتباه‌تان را بپذیرید و با اصلاح خود از احساس گناه خلاص شوید.
۴. از اشتباه‌تان درس بگیرید.
۵. قبول کنید که هیچ‌کس کامل نیست.
موفق باشید🌺🌺🌺

هاجر
هاجر
3 سال قبل

سلام استاد خداقوت
انسان بخاطر عزت نفس پایین احساس گناه میکندوطبیعتا انسان بعد از انجام کاری ک به ظاهر گناه است خودرا سرزنش میکند واحساس بی لیاقتی ودوری از خداوند میکنه.با شناخت خدا وبااین دیدگاه که من انسان هستم وجایز الخطاهستم وخداوند رحمان رحیم است میتواند عزت نفس خودرا بالا ببرد وازاین احساس رها یابد.با تشکر

مهسا کاویانی
مهسا کاویانی
3 سال قبل

مهسا کاویانی

با سلام و درود
به نظر من علت های احساس گناه می تونه خیلی متفاوت باشه مثلاً دروغگویی، توهین، دزدی، خیانت یا حتی پدر یا مادر خانواده که به علت مشغله کاری فرصت و زمان کمتری را دارند در کنار خانوادشون به سر ببرن یا ناپرهیزی کردن به هنگام غذا خوردن و یا زیاده روی یا کم کاری در بسیاری از رفتارهای مختلف. وقتی احساس گناه داریم اول از همه باید بدونیم که علتش چی میتونه باشه باید در صدد پیدا کردن علت آن بود وقتی بدونیم که علت این عذاب وجدان یا این احساس گناه یک خطا و اشتباه بوده خب این می تونه یک هشدار بسیار به جا و مثبتی باشه برای ما در این لحظه که متوجه این اشتباهمان شدیم در نتیجه می تونیم با تشخیص آن این مسئله رو، این خطا را جبران و اصلاح کنیم. اگر هم که نتیجه یک باور غلط بوده که خب تکلیفش مشخص است. قدم بعدی پذیرفتن و بخشیدن رفتار خودمان هست تا بتوانیم از این احساس بد و عذاب آور، رها بشیم. از آن جایی که در دنیا همه چیز جفت دارد پس احساس گناه در حقیقت اون عملی بوده که ما در حقیقت نمی خواستیمش اما انجامش دادیم حالا ما باید تمرکز و حواسمون رو از روی اون برداریم و در حقیقت در جفت مثبت اون که برخلاف آن هست یعنی روی خواستمون که میخوایم اتفاق بیفته یا هدفمون است، قرار بدیم. از آنجایی که ما حاکم زندگی خودمان هستیم پس باید کنترل افکار و احساسات خودمان را هم در دست داشته باشیم.

پریسا اکبریان
پریسا اکبریان
3 سال قبل

به نام خدا
پاسخ سوال مسابقه آذر ماه
دلیل احساس گناه و راه حل آن:
وجود باورهای منفی و محدود کننده و عدم باور به فراوانی در دنیا و نداشتن علم و آگاهی از قوانین انرژی از دلایل ماندن در احساس گناه هستند.

همه چیز در دنیا از انرژی تشکیل شده و این انرژی ثابت نیست و همواره پویا است این انرژی هرگز از بین نمیره و هرگز هم به وجود نمی آید بلکه از شکلی به شکل دیگر تغییر میکنه پس اگر ما در گذشته خطایی مرتکب شدیم (که این اتفاق در درونش انرژیه)خودمان را سرزنش می کنیم و به خاطرش احساس گناه می کنیم که کاش فلان کار را انجام نمی دادم یا کاش انجام میدادم یا اشتباه کردم و از این جور حرفا اگر بدونیم که این اشتباهات که در گذشته مرتکب شدیم و در زمان حال برای ما این کارهای اشتباه الان انرژیش از بین نرفته و می تونه به شکل تجربه مثبت که انرژی مثبت هست در بیاد و یک سکویی برای قدم برداشتن به سمت چیز ها و اتفاقات بهتره دیگه غصه نمی‌خوریم و احساس گناه نمی کنیم چون این قانون رو یاد گرفتیم که ما توانایی تغییر انرژی را داریم و قدرت دست خودمونه و ما وقتی این انرژی را بهش جهت مثبت بدیم از آن جایی که مشابه ها همدیگر را جذب می کند این انرژی های مثبت اتفاقات مثبت مشابه خودش رو جذب میکنه برای همینه که افرادی که بیشترین اشتباهات و شکست ها را در گذشته داشته اند بیشترین موفقیت‌ها را هم تونستن کسب کند چون تصمیم گرفتند که از این اتفاقات منفی به جای نشستن و غصه خوردن و احساس گناه کردن بهش جهت مثبت بدهند و این اتفاقات را تبدیل به سکوی موفقیت خودشون کنند،چون هر اتفاقی دو وجه داره ما میتونیم انتخاب کنیم که با اتفاقات بد همراه بشیم و بهشون توجه کنیم و هرروز بدتر و بدتر بشیم یا اینکه از بعد مثبت بهش توجه کنیم و به دنبال بهتر کردن وضع خودمون باشیم. بنابراین با درک درست قوانین دنیا که با افزایش علم و آگاهی به دست می‌آید و در نتیجه ساختن باورهای قدرتمند(که البته با گذشت زمان و صبر و ممارست و تمرین به دست میاد) میتونیم همیشه از اتفاقات منفی پله ای بسازیم جهت رسیدن به خواسته هامون در این صورت که دیگه نه ترسی از آینده داریم و نه غمی از گذشته.
با تشکر از استاد عزیز و محترم برای افزایش اگاهیمون
پریسا اکبریان هستم

محمد امین کرمی
محمد امین کرمی
3 سال قبل

به نام خدا
با سلام و تشکر بابت مطالب خوب و مفیدی که در اختیار عموم قرار داده اید
پاسخ کوتاه:
احساس گناه ناشی از انحراف از باورهای پذیرفته شده به عنوان ارزش است و راه حل رفع آن هم مسولیت اشتباه را پذیرفتن و تلاش برای اصلاح عمل است
احساس گناه یا به تعبیری احساس کم ارزشی به دلیل انحراف از اصول پذیرفته شده در ذهن مان به عنوان ارزش یا عمل درست اتفاق می افتد .یعنی مثلا شخصی در ذهنش این باور مورد قبول است که دزدی کاری اشتباه است .حالا به هر دلیلی مرتکب این عمل می شود .چون در ذهنش این باور پذیرفته شده است که دزدی عملی بی ارزش و پست است در او احساس گناه شکل می گیرد.را ه حل از بین رفتن احساس گناه در اولین قدم پذیرفتن واقعی اشتباه و مسولیت آن را قبول کردن و تلاش برای اصلاح اشتباه است.

لیلا محمدی
لیلا محمدی
3 سال قبل

با تغییر باورها می توان احساس گناه رو از بین برد. در واقع وردیهای ذهن در زمان کودکی در ذهن ناخودگاه حک شدن و تعیی کننده طرز تفکر و مسیر زندگی ما هستن. احساس گناه هم از همین اطلاعات ذهن ناخوداگاه نشات گرفته. حال با تغییر باور و ورودیهای ذهن می توان مسیر زندگی، طرز تفکر رو تغییر داد و حتی از احساس گناه کردن رها شد.

فائزه محمدی
فائزه محمدی
3 سال قبل

سلام ووقت بخیر خدمت استادتقوی زاده و گروه خودو خدا.درپاسخ به سوال باید بگم ؛ باتوجه به وجود رسول باطنی و الهامات درونی انسان ها که ازطریق آن افراد آن چرا که خوب است واحساس خوبی میدهد را متوجه میشوند وقتی با مراجعه به آن از اعمال و یا رفتار ویا افکار خویش احساس بدی دارند،یعنی در آن موضوع اشتباه کردند و احساس گناه میکنند،اما درواقع این احساس فرصتی است تافرد به اشتباهاتش پی ببردودر جهت اصلاح آن گام بردارد .ودقیقا متوجه خواهند شد دقیقا درآن موضوع ضعف درونی دارند،حال با شناخت ضعف درونی خود و با شناخت آن ضعف با احساس بهترمیتوانند آنرا پیدا کرده ودر جهت اصلاح آن بکوشند و این نوع نگاه دقیقا احساس سرزنش،مقصر بودن و…نه تنها ازبین میبرد بلکه انسان با احساس بهتر ضعف درونی خودرا پیدا میکند و به شناخت و حل آن با خود میرسد.اما گاهی احساس گناه ریشه در افکار آدمی دارد وفرد به ناحق خودرا مسبب رنج دیگران می بیند دراین موضوع هم انسان قادر خواهد بود چارچوب ذهنی خود را مجددا سامان ببخشد وسهم خودرا در پیشامد های ناخوشایند واقع گرایانه ترببیند.

بهنام بخشعلی‌پور
بهنام بخشعلی‌پور
3 سال قبل

درود بر شما.
احساس گناه، ناشی از عدم هماهنگی و توافق، بین نیروهای درونی انسان بوجود می‌آید. وقتی عملی را انجام می‌دهیم، که ندای وجدانمان، آنرا بشدت محکوم و ما را سرزنش می‌کند، دیگر بخشهای درونی‌مان، وارد یک جنگ ناخواسته می‌شوند.
انسانها به این دلیل نمی‌توانند از احساس گناه رها شوند، که از هماهنگ کردن دوباره و ایجاد هارمونی درونی جدید، در ذهن خود عاجزند.
راه رهایی از احساس گناه، دانستن این موضوع است که ما با جبران گذشته، اثرات آنرا نیز خنثی می‌کنیم. انسانها معمولا تصویری را از گذشته در ناخودآگاه خود ثبت و ضبط می‌کنند، که حتی شاید از خود آن اتفاقات اصلی، شدیدتر باشد! یعنی به نوعی تصویری اغراق‌آمیز از گذشته را با خود تکرار می‌کنند، در ذهن‌شان می‌بینند، و مدام از اثرات منفی آن(که یکی از آنها احساس گناه است) تاثیر منفی می‌گیرند.
به محض این که هر کسی بداند خطای گذشته‌اش قابل اصلاح و جبران است، و در راه اصلاح اخلاق و روش برخوردش با دنیا، بکوشد، آن احساس منفی_که احساس گناه نامیده‌ایم_ناپدید می‌شود.