مبحث جفت بودن همه چیز یکی از اسرار کائنات است با شاخههای فراوان اما عموما این مبحث فقط به مذکر و مونث بودن محدود میشود درحالیکه جفتها فقط نر و ماده نیستند بلکه این مبحث گسترده شامل بخشهای مهم دیگری هم میشود که آگاهی پیدا کردن از آنها بسیار برایمان سودمند خواهد بود.
آیا تا به حال از خود پرسیدهاید منظور از جفت بودن همه چیز چیست؟ اینکه هرآنچه شما در نظر بگیرید جفتی از خود دارد نمایانگر چگونه دنیایی برایمان است؟ این جفتها پیدا هستند یا پنهان؟ آیا همیشه شبیه به هم هستند؟ همجنس هستند؟ کنار یکدیگرند؟ و اصلا اینکه بدانیم همه چیز جفت آفریده شده چه کمکی به ما خواهد کرد؟ برای اینگونه سوالها پاسخهایی زیبا وجود دارد که در ادامه به آنها میپردازیم.
هر آنچه که بوده و هست بر دو حالت است و این دو به هم معنی میدهند
اجازه دهید از همین ابتدا به سراغ خوبی و بدی برویم. ما میدانیم که در عالم هم خوبی است و هم بدی و این دو بدون همدیگر به هیچ وجه معنی و مفهومی نخواهند داشت. مثلا در نظر بگیرید عالم و جهانی سرتاسر خوبی و بدون کوچکترین زشتی و بدی. آیا غیر از این است که چنین دنیایی خیلی زود ایجاد دلزدگی میکند؟ و دیگر آن خوبیها ارزشی نخواهند داشت؟ چون اولا همه جا هستند و دوما اینکه اصلا بدی وجود ندارد که بتوان آن خوبیها را با آن قیاس کرد و ارزش داد.
شما این مفهوم را در همه جا میتوانید ببینید و این یک اصل مهم برای ماست که با بدیها نجنگیم و به دنبال نابود کردن آنها نباشیم. زیرا اگر فرض بگیریم که موفق میشویم، آنگاه خوبیها را نابود خواهیم کرد. با کمی تامل متوجه میشوید که تا چه اندازه این مفهوم مهم است و هستند بسیار بسیار افرادی که با باوری غلط از روی جهل و نادانی میخواهند با از بین بردن بدی و شر به خوبی برسند. درحالیکه موضوع از بین بردن نیست بلکه عبور کردن است یعنی آنکه آگاه شد از شر عبور کرده و بالاتر از آن قرار میگیرد به گونهای که شر و بدی در او بیاثر خواهد بود.
چرا خداوند در بحث جفت بودن همه چیز شر و بدی را هم خلق کرد؟
آیا به نظر شما خداوند یکتا شر و بدی را بیهوده خلق کرده است؟ آیا خدایی که لایق پرستش است ذرهای کار بیهوده انجام میدهد؟ اگر اینگونه بود چرا او خلق کرد که ما آن را نابود کنیم؟ این سوالها میتوانند ما را بیدار کنند تا بدانیم جفت آفریده شدن همه چیز کاملا زیبا و از روی حکمت است. (مبحث برهان شر در این زمینه بسیار میتواند به شما کمک کند) مطمئنا او دلایل بسیار قدرتمندی داشته است. مثلا یکی از آنها این است که ما فقط با دیدن و تجربه کردن شر و بدی میتوانیم خیر مخصوص خود را بیابیم و در مسیر آن حرکت کنیم.
در حقیقت کسانی که بیدارتر هستند همواره میدانند برخورد با آنچه نمیخواهیم (نه جنگیدن با آن) باعث میشود آنچه میخواهیم را در خود بیابیم و آن را در بسیاری از مواقع خلق کنیم. به نظر شما دلیل این حد از پیشرفت بشر تا به امروز از این جهت نبوده که با آنچه خواهانش نبوده برخورد کرده و بعد به دنبال ساختن و یا یافتن آنچه میخواسته رفته و به همان هم رسیده؟ پس با نگاه از این منظر متوجه خواهیم شد جفت آفریده شدن همه چیز و وجود شر و بدی در کنار خیر و خوبی کاملا لازمه پویایی و حرکت جهان است.
یکی از اسرار کائنات پیبردن و فهمیدن هر چیز از روی جفتش است
همانطور که در قسمت بالا اشاره شد، خوبی و بدی همدیگر را معنا و مفهوم میدهند. حال این موضوع باز هم فراتر میرود، بطوریکه شما از روی بدی میتوانید خوبی را بیابید. و همینطور بدی را از روی خوبی. زیرا که آنها دقیقا نقطه مقابل همدیگر هستند.
مثلا در مورد روز و شب دقت کنید، روز روشنایی دارد و در آن تاریکی وجود ندارد و شب دقیقا حالت مخالف آن است. که در مبحث زیبای مدارها توضیحاتی را در مورد آن دادهایم که چطور هر شخص با مدار خوبی و یا بدی هماهنگ میشود. مثل هماهنگ شدن با مدار روز با تنظیم خواب خود در طول شب.
آن موضوع مهمی که اینجا اهمیت دارد این است که اکثر مردم از شرایط بد خود گلهمند هستند. در حالیکه غافلند از این موضوع مهم که همان شرایط بد آنها جفت خوبی دارد که دقیقا نقطه مقابلش است. و آنها با دقت در همان شرایط بد خود و فهمیدن آن میتوانند پی به آن حالت خوب ببرند و آن را پیدا کنند. مثلا اگر شما از کمبود پول در رنج و سختی هستید میتوانید با تفکر خود درباره کمبود و فقر ثروت را برای خود بیابید.
با فهم از اسرار کائنات میشود از درون فقر ثروت را یافت زیراکه جفتها با هم مرتبطند
جفت بودن همه چیز در واقع به علت وجود خاصیت قرینگی در تمام عالم است. هرآنچه که بوده و هست از خود قرینهای دارد و اصل جالب درباره قرینهها این است که هرکدام دقیقا همانی را در خود دارد که دیگری ندارد. بنابراین فرد فقیر دقیقا طبق این قاعده در حوزه ثروت ویژگیهایی را در خود دارد که فرد ثروتمند ندارد و بالعکس فرد ثروتمند به گونهای عمل و فکر میکند که فرد فقیر هرگز آنگونه نیست. در ادامه چند مورد را بررسی میکنیم.
فرد فقیر بر این باور است که پول و ثروت بسیار کم و محدود است. او اغلب اوقات خود را لایق ثروت نمیداند و باور دارد که باید با سختی زندگی کرد و پول به دست آورد. او عقیده دارد دنیا بر اساس بیعدالتی است و از قبل عدهای حقش را خوردهاند که او در فقر به سر میبرد. او اغلب فقط از روی عادت سخت کار میکند و نگاهی به اینکه چطور نتیجه بهتر بگیرد ندارد و…
حالا اگر اینها ویژگیهای فرد فقیر هستند پس طبق توضیحات بالا ویژگیهای فرد ثروتمند باید دقیقا مخالف اینها باشد. مثلا افراد ثروتمند همیشه اینطور فکر میکنند که ثروت فراوان است. آنها همیشه خود را لایق ثروت میدانند و هرگز در این مورد شک نمیکنند. آنها قبل از کار کردن همیشه با حواس جمعشان راههایی را پیدا میکنند که بیشترین نتایج را به آنها بدهد آنها عقیده دارند همواره حرکت و تصمیم درست نتیجه مناسب به دنبال خواهد داشت بنابراین اگر به حد کافی نتایج دلخواه ندارند خود را سرزنش میکنند و نه دیگران را.
طبق جفت بودن همه چیز میتوان از درون رابطه بد رابطه خوب را پیدا کرد
شما میتوانید این قاعده کلی را در همه جا ببیند. مثلا در بحث روابط کسانی که روابط آنها خراب است ویژگیهایی دارند که این ویژگیها طبق قانونی که گفته شد نقطه مقابل ویژگیهای روابط زیبا و خوب است. که ما قصد داریم در اینجا بخشی از این ویژگیها را برای درک بهتر موضوع با هم بررسی کنیم.
بخشی از افرادی که روابط اشتباه دارند بسیار خودشان را برای شخص مقابل کوچک و بیارزش میکنند و به خیال خودشان دوست داشتنشان را نشان میدهند. آنها معمولا به دنبال محصور کردن و گرفتن آزادی شخص مقابلشان هستند. و یا اینکه مثلا بسیار وابسته به شخص مقابلشان میشوند. در حالیکه در روابط موفق هرگز هیچ یک از طرفین برای اینکه علاقه خود را نشان دهد خود را کوچک نمیکند و همیشه ارزش خود را حفظ میکنند. آنان دیگری را در زندان خود نمیاندازند و آزادانه به او ابراز علاقه میکنند و هرگز اجازه ایجاد وابستگی را نمیدهند.
قاعده کلی که اسرار کائنات در آن هست در این مورد به ما این را نشان میدهد که: هر شرایط بد و نامطلوبی جفتی دارد که دقیقا برعکس و مقابل آن است. یعنی شرایطی خوب و مطلوب است. و راه حل رسیدن به آن شرایط خوب شناخت همین شرایط بد و ویژگیهایش است که مطلع شویم که دقیقا باید برخلاف چه عمل کنیم تا به نتایج خوب برسیم. به نظر شما آیا این کلید سعادت نیست که در سختیها پنهان شده و با فهم جفت آفریده شدن همه چیز میتوان آن را دریافت؟
نگاهی عمیقتر به رمز و راز و اسرار کائنات در مورد جفت بودن همه چیز
جفت بودن همه چیز باز هم فراتر میرود و به جایی میرسد که دو موضوع در ظاهر یکسان در درون خود کاملا متفاوت هستند. به این معنی که ما هرگز نمیتوانیم از روی ظاهر قضاوت و فهم درست داشته باشیم و فقط میبایست محتوا را بررسی کنیم تا بفهمیم آن دو مورد به ظاهر کاملا یکسان با هم متفاوت هستند. در حقیقت موضوع جفت بودن اینجا به بحث اصلی و تقلبی بودن نزدیک است.
به عنوان مثال شما درد و رنج را در نظر بگیرید. خود درد و رنج بر دو وجه است که یکی کاملا منفی و دیگری کاملا مثبت است. مثلا اگر شما پرخوری کنید و فعالیت کافی نداشته باشید به زودی به درد و رنج از بیماریها و اضافه وزن خود خواهید رسید. که این رنج کاملا مضر و منفی است. و حالا زمانی هم که میخواهید رژیم غذایی خود را عوض کنید و یا ورزش کنید باز هم رنج میکشید. ولی اینجا درد و رنج شما به لذت تبدیل خواهد شد و نتایج مثبت برایتان میآورد. یعنی در واقع ظاهری سطحی و موقت از درد و رنج دارد ولی باطن آن لذتی مداوم است.
پرستش خداوند موضوع مهم بعدی است. کسانی هستند که خدای یکتا را پرستش میکنند، عاشق او و تسلیم او هستند. و زندگی سرتاسر لذت، آرامش، قدرت و ثروت را تجربه میکنند(به نسبت خود) و عدهای دیگر بتها و یا خداهای تقلبی را پرستش میکنند، عاشق و تسلیمشان هستند و زندگی آنها از درون سرشار از سیاهی و جهل است. دقت داشته باشید که در اینجا ظاهر کاملا شبیه به هم است ولی درون کاملا متفاوت. که در مطالب خداشناسی موجود در مجموعه ما بیشتر آنها را خواهید شناخت زیرا باید محتوا را شناخت تا تشخیص داد در چه زمانی پرستش خدای حقیقی در جریان است و چه زمان آن خدا فرمی موجه از خود نشان میدهد درحالیکه یک بت است.
ثروت، لذت، آگاهی، تلاش و کوشش و…همگی بر دونوع خوب و بد هستند
شاید همه بگویند ثروت همواره خوب و زیباست ولی ما در جواب میگوییم ثروت بر دو نوع است و فقط یکی از آنها زیبا و لذتبخش است و دیگری با تمام شباهتی که دارد نتیجهای مخالف احساس قلبی خوب ما خواهد داشت. ما معمولا این ثروتها را به اسم ثروت حلال و حرام میشناسیم. در نظر بگیرید ثروتی که با یک ایده خلاقانه و یک کار تیمی و ایجاد یک ارزش بدست آمده است که برای همه به نوعی خیر و برکت دارد و در سوی مقابل، ثروتی که با دزدی و طمع بدست آمده. هر دو پول هستند و ظاهرشان زیبا و خواستنی است ولی در باطنشان دقیقا نقطه مقابل همدیگر هستند. و از آنجاییکه از دو مدار مختلف ایجاد شدهاند نتایجشان هم متفاوت است.
تفکر مورد دیگری است که بر دو نوع است و ما باید دقت داشته باشیم که کدام تفکر نتیجه مثبت میدهد. تفکر در جهت اشتباه و فکر کردن به چیزهایی که زیبایی ندارند و مخالف احساس قلبی ما هستند و یا فکر کردن در جایی که اولویت با دست به عمل زدن است همان تفکری است که ظاهرش تفکر و باطنش در واقع سیاهی و بدبختی است. و از طرف دیگر تفکر در مورد زیباییها و روشناییها ( زیبایی و روشنایی نماینده آن چیزهایی است که ما خوب و خوش مینامیم ) کاملا سازنده و مثبت است. و یا به عنوان مثالی دیگر آگاهی و اطلاع کسب کردن را مورد توجه قرار دهیم که آن هم بر دو نوع است. آن اطلاعاتی که باعث خودشناسی میشود همواره به نتایج مثبت خواهد انجامید اما بینهایت اطلاعات دیگر از منابع مختلف که ربطی به ما و دنیای ما ندارد کاملا باعث گمراهی و نتیجه بد گرفتن ما خواهد شد. بنابراین اطلاعات کسب کردن هم جفت است و خوب و بد در آن قرار داده شده.
توجه داشته باشیم که ما در هر لحظه فقط میتوانیم درگیر یک حالت باشیم. یعنی مثلا ما اگر درگیر لذت مثبت و خوب نباشیم پس حتما درگیر آن لذت منفی هستیم و….
طبق جفت بودن همه چیز، هر بزرگی از خود همانندی کوچک داشته و دارد
یکی دیگر از شاخههای بسیار زیبای اسرار کائنات و جفت بودن همه چیز این است که در این کیهان بیانتها از هر بزرگی کوچکی هست و از هر کوچکی بزرگی. شاید در نگاه اول این موضوع گنگ باشد ولی با دقت بیشتر درستی آن را خواهیم یافت. زیرا نمونههای فراوان برایش میتوانیم پیدا کنیم که در بخش زیر تصاویر موجود گویای این موضوع هستند. در ضمن این موضوع را در فیلم کوتاه اتاق ۸ هم مطرح کرده بودیم که در دنیای فعلی و کوچک ما هر آنچه که هست نماینده و مشابهی از دنیای بزرگتر است. لذتها و دردها، مفاهیم ساده که اصول آنها در قوانین بزرگ کائنات هم یافت میشوند، همانند شباهت ضرب علامتها در ریاضیات با قوانین کائنات شباهت خواب با مرگ که این دو مثالی بسیار روشن از این شاخه جفت بودن همه چیز است که خواب دقیقا مقیاسی کوچکتر از مرگ است که برای عدهای بسیار بزرگ و غیرقابل فهم است.
و از همه مهمتر خود و خدا که دقیقا هر خود همانندی از خداوند در مقیاسی کوچکتر است. به یاد بیاورید که خداوند از روح خود در انسان دمید و این یعنی همانندی از خود را در مقیاسی کوچکتر آفرید. که این موضوع را در بخشهای مرتبط خود به حد کافی تشریح میکنیم زیرا حامل پیامهای بسیار مهمی برای کسانی که آماده بیداری هستند است.
نکتهای قابل تامل وجود دارد که آن مواردی که ما بزرگ و ترسناک میبینیمشان آن است که ما با مشابه کوچک آنها همواره در دنیای خود برخورد و زندگی کردهایم. مواردی همانند خداوند، بهشت، جهنم، روز قیامت، شب اول قبر و یا موارد این چنینی همگی توضیحی منطقی برای خود دارند زمانی که مشابه کوچک آنها مورد توجه قرار میگیرد. در واقع پیدا کردن ارتباط نزدیک بین جفتهای کوچک و بزرگ باعث میشود ترسهای بیهوده ما از بین بروند و همچنین شناخت مناسبی از خود و دنیای خود داشته باشیم.
لطفا ویدئوی اسرار کائنات و جفت بودن همه چیز را تماشا کنید.
تصاویر مربوط به جفتهای بزرگ و همانند کوچک آنها (کلیک کنید)
شباهت سحابی با چشم انسان
شباهت کیهان قابل مشاهده با نرونهای مغزی
شباهت مدارهای الکتریکی با آثار باستانی
شباهت تولد سلول با مرگ ستاره
سلام بسیار از مطالب زیبای شما لذت میبرم
عکسها خیلی زیبا بودند من هم این شباهت رو در موجودات بسیار ریز و اجسام بزرگ فضا متوجه شده بودم
🌻حقیقتا خداوند بزرگتر و برتر است🌻
با سلام و تشکر از شما همراه عزیز
مشکلی که اعلام کرده بودید برطرف شد.
برقرار باشید.
عالی بود مچکرم
معلم عزیزم شما الماسِ پنهان در صدفید، کاش آنگونه که در شانِ شماست کشف شوید، شما یدونه اید، چقدر که من لذت میبرم از کلمه به کلمه این سخنان ارزشمنده شما که از تمامیِ گنجها و ثروتهای مادیِ بیرونی بینهایت ارزشمندتره…
چقدر من خوب و راحت شمارو میفهمم
خیلی زیبا بود سپاس بیکران….
من خیلی عاشق این مباحثم فایل هاتون یک از یک زیباتر و ارزشمندترن، من فهمیدم که در زندگی هرآنچه که کردیم و نکردیم اصلا مهم نیست که خوب بوده یا نه زندگی یک صحنهٔ بزرگِ متداومِ زیبا و پراز بازی و شوخیِ، کاش بفهمیم که اصلا نباید ازین ببعد خودمونو سرزنش کنیم فقط باید درس بگیریم شکست و پیروزی وجود نداره پیروزی و شکست یکسانند و تقدیر ما در مقامِ انسان تنها آموختن است! زندگی رو فقط باید جشن گرفت و همانندِ کلیدهای زیبای پیانو دید که بدون کلیدای سیاه اصلا این نوای آسمانی دیگه معنایی نداره دیگه وجود نداره!
دیگه آسمانی نیست دیگه نوای زیبایی از لابلای اون کلیدای سفید بیرون نمیاد باید باهم باشن سفیدوسیاه کسانی که انسان هایی جدی اند خودشونو خیلی جدی گرفتن و تموم دنیارو و خبر ندارن که تمام جهان در حال رقص و آواز و شوخی و خنده است تمام طبیعت…! اگر برای هر اشتباهمون هزارویک دلیل بیاریم درواقع هزارویک اشتباه کردیم پس فقط یاد بگیریم دراین جهان و در همهٔ جهان ها و کودکی شاد و خندان و سرخوش و شکلات خور باشیم☺️
من شما را خیلی دوست دارم♥️
بهترین معلم و یارِ زندگی…♥️
👑
سلام خدا قوت.ضمن تشکراز کانال پر محتوای شما .سوالی دارم درمورد اینکه ایا واقعا خودمان انتخاب کردیم ک در چه خانواده ای بدنیا بیاییم؟؟ لطفا کامل توضیح میفرمایید.چون الان شرایط سختتری با والدین پیرم دارم.انگار هیچ مفهمومی دیگه تو سن پیری درک نمیکنن
دوست عزیز و فرهیخته، مطالب رو خیلی ساده و قابل فهم بیان میکنید خدا به کلام تون برکت بده. در مورد وجود خدا ، استیون هاووکینگ و اشو و… وقتی میگویند خدایی نیست منظورشان خدای شخصی و خداییست که ساخته ذهن بشر است سخن میگویند خدایی که به قول اشو علاوه بر اینکه مشکلی را حل نمیکند به مشکلات انسان هم می افزاید. این بزرگواران به نیروی عظیم و ناشناختنیای اشاره دارند که همان خدای ذات است. طبعاً انسان چون موجودی تجسم یافته است نمیتواند با خدای ذات ارتباط برقرار کند چون ناشناختنی است. خدا از طریق روح خود در این جهان نسبی آشکار میشود. اگر روح خدا نبود انسان قادر به شناخت خدا نبود. خدا روح خود را در هستی جاری ساخت و هر موجودی به تناسب ظرفیت خود از آن برخوردار شد و اینگونه خدا به صورت کثرت متجلی شد. در تمام ادیان ، روح خدا همان خداست. او خدا نیست ولی از خدا هم جدا نیست. از طریق اوست که خدا شناخته می شود. روح خدا در واقع خدا نیست خداوند است. که این دو با هم فرق دارند. ما از طریق روح خدا به شناخت خدا نائل میشویم. اشو هم معتقد است فقط خدای گونگی وجود دارد نه خدا.