ظلم و ستم پدیده‌ای است که ما همیشه آن را در اطراف خود دیده‌ایم. و همیشه افرادی در جایگاه ظالم بوده‌اند و عده‌ای هم در جایگاه مظلوم. و صدالبته که هیچ کس نمی‌خواهد شاهد ظلم و ستم باشد و همه خواهان عدالت هستند. ولی ظلم و ستم طبق قوانین و وجود علت‌ها اتفاق می‌افتد و به خواستن و یا نخواستن ما ارتباطی ندارد. بنابراین تا مادامی که آن علت و یا علت‌ها پابرجا هستند ظلم و ستم هم پابرجا و ماندگار خواهد بود. و فقط با شناخت این قوانین و ایجاد تغییرات متناسب از مدار آنها خارج خواهیم شد.

یک سوال بسیار مهم و کلیدی: به نظر شما باید با ظالم برخورد شود و یا با مظلوم ؟ در دید عموم مبارزه با ظلم و ستم یعنی برخورد با ظالم. زیرا این ظالم است که عمل ظلم را انجام می‌دهد و اگر او نباشد ظلمی هم نخواهد بود. اما آیا به راستی این نگاه و طرز فکر انسان را از ظلم و ستم رها می‌کند؟ آیا این نوع نگاه عموم باعث شده آنها از ظلم و ستم دور بمانند؟ قدری تفکر درباره این موارد و نتایجی که با این تفکر به بار آمده مشخص می‌کند در موضوع ظلم علت فقط در ظالم نیست. 

ظلم و ستم

ظلم و ستم در فضایی که مظلوم برای رشد آن ایجاد می کند ظاهر می‌شود

در سوال کلیدی بالا پاسخ اکثر مردم این است که قطعا باید فقط با ظالم برخورد کرد. و با مظلوم هیچ کاری نباید داشت زیرا که او خود ضعیف و ستم دیده است. و ما همگی نتیجه این نوع نگرش و طرز فکر را در جامعه خودمان دیده‌ایم. نتیجه چیزی جز گسترش ظلم و ستم و افزایش تعداد مظلوم‌‌ها نبوده و نیست. و با کمی تفکر متوجه می‌شویم که اگر تمام تمرکز ما در برخورد با ظالمان باشد هرگز به نتیجه نمی‌رسیم و حتی آنها را قدرتمند‌تر می‌کنیم و حالا سوال مهم دیگری خود را نمایان می‌کند که پس چه کاری برای از بین بردن ظلم و ستم صحیح است؟

برخورد با ظلم‌پذیری و مظلوم و تغییر آنها بطوریکه فضای ظلم و ستم را تولید نکنند

همانطور که قبلا در مورد بیماری‌ها و سلامتی اشاره شد، هر اتفاق و پدیده‌ای در دنیای ما علتی در وجود محیط و شرایط مناسب و متناسب خود دارد. در این مبحث مهم هم دقیقا  علت همین‌جاست که اگر شما در جایی تعداد زیادی انسان ضعیف داشته باشید برای آنها قطعا ظالمانی به وجود خواهند آمد. یعنی خود مظلوم‌‌ها تولید کننده و جذب کننده ظلم و ستم  به سمت خود هستند. و ما اگر بخواهیم با ظالم‌ها بجنگیم این محیط و شرایط مسموم دوباره بیشتر تولید ظالمان جدید خواهد کرد. پس در واقع راه صحیح در برخورد با از بین بردن ضعف و ناتوانی در مظلوم است. که در این حالت وقتی او دیگر شخصی ضعیف نباشد ظالمی هم وجود نخواهد داشت که بتواند به او ظلم و ستم کند.

اگر تمرکز ما بیشتر بر روی این باشد که افراد ضعیف به آگاهی و قدرت برسند خود به خود ظلم و ستم را کمرنگ کرده‌ایم که این امر از دو صورت امکان می‌پذیرد:

  1. دادن آموزش و کمک به مظلوم‌ها برای حرکت و پیشرفت درحالیکه خودشان خواهان واقعی تغییر هستند.
  2. رها کردن آن عده‌ای از آنها که می‌خواهند ضعیف بمانند برای اینکه با سیاهی و تلخی بیشتر از این حالت روبه‌رو شوند و این درد باعث شود که بخواهند تغییر کنند و آنگاه ما به آنها برای تغییر کمک کنیم. ( البته در صورتی که امکان کمک کردن برای ما فراهم است زیرا درحالتی که قادر به کمک کردن این عملی اشتباه است که به دیگری کمک کنیم زیرا در واقع به خود ظلم می‌کنیم. در ضمن هر شخصی واقعا بخواهد تغییر کند همه آنچه نیازش است به سمتش جذب خواهد شد زیراکه عالم بسیار دقیق و بی‌نقص کار می‌کند )

کسی که همیشه مظلوم و ضعیف است قطعا خودش مقصر است و ظلم و ستم برای او عدالت است

افرادی را می‌بینیم که مدت‌های زیادی است که در نقش یک ضعیف و یا قربانی هستند و در حق آنها ظلم و ستم می‌شود. و عده‌ای هم نسبت به آنها احساس ترحم و دلسوزی دارند و می‌خواهند ظالمانی که به آنها ظلم و ستم می‌کنند را نابود کنند( که البته این کار و این دلسوزی کاملا اشتباه است). در حالیکه نمی‌دانند خود این افراد تولید کننده این شرایط برای خودشان هستند و حق آنها ماندن در همان شرایط دشوار است.

موضوع از این قرار است که همه ما همواره دو انتخاب و دو راه پیش روی خود داریم. یکی ما را آگاه‌تر و قوی‌تر می‌کند که باید آن را طلب کنیم و به سمتش حرکت کنیم. و دیگری ما را ضعیف‌تر کرده و در جهل نگه می‌دارد که برای آن نیازی به حرکت ما نیست. و ما اگر راکد بمانیم خود به خود این شرایط برای ما اتفاق می‌افتد و ما را به پایین می‌کشاند.

آن دسته از انسان‌هایی که مدت زیادی است در ضعف و کمبود هستند و به آنها ظلم و ستم می‌شود، فقط و فقط به این دلیل است که این شرایط را سپری می‌کنند که نمی‌خواهند از آن وضعیت خارج شوند. یا اینکه جرات ندارند و برای خود بهانه می‌آورند و دیگران را مقصر وضعیت بد خود می‌دانند و آنها را محکوم می‌کنند. و می‌بینیم که در حال ظلم کردن به خودشان هستند.

چگونه یک مظلوم می‌تواند خودش ظالم باشد؟

در بخش بالا دیدیم که افراد مظلوم در حال ظلم کردن به خودشان با ماندن در شرایط ظلم و ستم هستند. آنها معمولا ترسو هستند و برای خودشان ارزش و لیاقتی قائل نیستند که این بسیار واضح است که نوعی ظلم و ستم به خود است. و در جای دیگر اگر شما بتوانید برای مدتی به آنها نزدیک شوید و زندگی آنها را بهتر مشاهده کنید خواهید دید که خود این افراد به ظاهر مظلوم هم در حال ظلم کردن به دیگری ( که معمولا ضعیف‌تر از خودشان هستند) می‌باشند. که این موضوع بسیار جالب است و شما را واقعا متعجب می‌کند که دنیای ما چقدر دقیق عمل می کند و چه عدالت زیبایی حکم فرماست.

هر برخوردی که ما با افراد پایین‌تر از خود داشته باشیم افراد بالاتر از ما هم با خود ما خواهند داشت.

بنابراین اگر کسی را دیدید که سالیان سال مورد ظلم و ستم قرار گرفته بدانید که در آن روی سکه خود او یک ظالم است که این شرایط را جذب کرده. فراموش نکنیم که همیشه مشابه مشابه را جذب می‌کند. در ضمن هرکس حقیقتا خود و خدایش را یافته باشد امکان ندارد نه به کسی ظلم کند و نه اجازه دهد در فضای مسموم ظلم باقی بماند. در واقع هر وقت شرایطی را مشاهده می‌کنیم که در آن افراد مظلوم در حال گله و شکایت کردن از ظالمان خود هستند و به این وضعیت خو گرفته‌اند باید مطمئن باشیم آنها افرادی غافل از خود و خدایشان هستند.

آیا ما مسئولیتی در قبال کمک به دیگران نداریم؟

یکی دیگر از مسائل مهم بعد از ظلم و ستم ، کمک به دیگران است. از آنجاییکه قبلا اشاره شد هر موضوعی با ظاهر یکسان دو باطن کاملا متفاوت دارد. در مورد مسئله کمک به دیگران هم موضوع دقیقا همین است که یک نوع کاملا مثبت و سازنده است و دیگری کاملا منفی و مخرب ولی هر دو در ظاهر خود را کمک به دیگران نشان می دهند.

نکات مهمی که باید در مورد کمک به دیگران در نظر داشته باشیم:

  • اولین نفری که باید به او کمک کنیم همیشه و همیشه خودمان هستیم.
  • اگر خودمان ضعیف باشیم و بخواهیم به دیگری کمک کنیم نه تنها او را از وضعیت بد نجات نمی دهیم بلکه خودمان هم گرفتار خواهیم شد.
  • افرادی که خواست و جوششی برای تغییر و حرکت از خود ندارند به هیچ عنوان مستحق کمک ما نیستند. آنها باید در شرایط بد باقی بمانند تا خودشان به فکر تغییر بی‌افتند و در آن زمان در صورت برخورد ما با آنها و وجود توانایی وظیفه ما کمک کردن به آنها است.
  • کمک به کسانی که نمی‌خواهند خودشان را تغییر دهند و فقط از دیگران توقع دستگیری دارند هم خیانت به خود آنهاست، چون آنها را به همان شرایط بد عادت می‌دهد، و هم خیانت به کسی که می‌خواهد تغییر کند و نیازمند کمک ماست. و این کمک و انرژی در جایی دیگر هدر رفته است.
  • همه انسان‌ها در وجودشان قدرتی عظیم موجود است. چون همه مخلوق خدایی بی‌انتها و قدرتمند هستیم و اگر شما به کسی کمک می‌کنید چون او را ضعیف و ناتوان می‌دانید سخت در اشتباه هستید. شما باید بدانید هم خودتان و هم کسی که به او کمک می‌کنید قدرتمند هستید و کمک شما در جهت این است که او از قدرت ذاتی خودش آگاه شود و با آنچه از قبل داشته زندگی خود را بسازد.
  • کمک به دیگران اول از خود شما و اطرافیان نزدیک شروع می شود و در صورت عدم نیاز در این قسمت‌ها به افراد دورتر می‌رسد.
  • توجه و تفکر به افراد ضعیف و مظلوم بطوریکه احساس بد ضعف را به شما بدهد هیچ کمکی به آنها نمی‌کند. بلکه خود شما را هم ضعیف می‌کند. فراموش نکنید که شما اگر قدرتمند باشید و قدرتمند بمانید می‌توانید کمک موثری داشته باشید.

لطفا ویدئوی آموزشی مظلوم‌های همیشگی ظالمان همیشگی هستند را تماشا کنید:

اشتراک در
اطلاع از
guest
2 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
محسن فسایی
1 سال قبل

سلام ، بسیار عالی بود ، آفرین بر شما استاد.
با آرزوی موفقیت برای شما و همکاران گرامی و اعضای محترم سایت.

4.1/5 - (17 امتیاز)