برای مشاهده پاسخ‌ها، روی سوال مربوطه کلیک کنید.

در واقع طبق قوانین ثابت و پایدار جهان هستی ملاک اصلی نشان دهنده اینکه آیا ما در حال رسیدن به خواسته خود هستیم یا نه در احساس خوب داشتن ماست. اگر احساس خوب در ما باشد یعنی همه چیز خیلی خوب کار می کند و مسیر به درستی در حال طی شدن است. حال نکته قابل تامل در این است که ممکن است برای من مثلا داشتن تحصیلات دانشگاهی حس خوبی را ایجاد کند و باعث شود به اتفاقهای خوب و موفقیت هم برسم ولی برای شخصی دیگر همان تحصیلات دانشگاهی حس خوبی ایجاد نکند و قاعدتا در کل باعث موفقیتی هم نخواهد شد. در نتیجه به اینجا میرسیم که هر عامل بیرونی که برای موفقیت در نظر میگیریم باید با درون ما هماهنگ باشد و این هماهنگی خودش را بصورت احساس قلبی خوب نشان دهد.

درباره کمک گرفتن از فرشتگان هم به همین صورت است. اگر شما با فرشتگان ارتباط برقرار میکنید و حس خوبی از توجه به آنها میگیرید پس قطعا در شما تاثیر مثبت دارد. ولی نباید عامل موفقیت را برای همه و همه زمانها در فرشتگان ببینید. زیرا شما و شرایط تغییر خواهید کرد و افراد دیگر هم متفاوت هستند و ممکن است آنها با فرشتگان هیچ ارتباطی برقرار نکنند و حس خوبی هم نگیرند.

ولی در درون ما موجودیتی همیشگی هست که عامل موفقیت همیشه در اتصال و ارتباط با آن است و آن از همه عوامل ظاهری که مردم میشناسند بالاتر است که…

برای پاسخ کامل لطفا فایل صوتی زیر را از سید سعید تقوی زاده گوش کنید.

هر آنچه که با شما سازگار باشد به شما احساسی خوب و عمیق خواهد داد. و احساس خوب ملاک اصلی تشخیص این است که شما در جهتی مثبت در حرکت هستید یا خیر. حالا اگر اسم شما که دارای معنی و مفهمومی است با درون شما سازگار نباشد قطعا باعث ایجاد حس بد در شما خواهد شد و این حس بد نشان دهنده حرکت در مسیر خلاف خواسته هاست. در این حالت اگر شما اسم را تغییر دهید و اسمی هماهنگ با درون خود انتخاب کنید که به شما حس خوبی می دهد قطعا در گرفتن نتایج مثبت شما تاثیرگذار خواهد بود.

ولی باید دقت کرد که این موضوع هم مطلق نیست. یعنی نباید فکر کنیم اسمهایی خاص هستند که باعث موفقیت می شوند. زیراکه هر اسمی را که در نظر بگیرید میبینید افرادی با آن اسم موفق هستند و افرادی دیگر با همان اسم کاملا ناموفق. پس اسم عامل اصلی نیست و عامل اصلی احساس خوب درونی در هر شخص است.

لطفا برای پاسخ کامل به فایل صوتی زیر از سید سعید تقوی زاده گوش کنید.

موفقیت آسانسور ندارد و باید از راه پله ها بالا بروید. یعنی راهی برای تقلب و یکدفعه و سریع نتیجه گرفتن بدون رعایت اصول و قوانین وجود ندارد. و همه کسانی که بخاطر یک هوس گول زننده به سراغ این نوع تکنیکها می روند که خودشان خیلی کاری نکنند و آن روش همه کار را برای موفقیت آنها بکند و آنها فقط نتایج خوب را برداشت کنند محکوم به شکست هستند.

گرفتن نتایج مثبت پایدار فقط و فقط با تغییر و بهتر شدن شخصیت و درون ما اتفاق می افتد. که رکن اصلی هم خودمان و حرکتمان هستیم. البته ابزارهای خوبی در کنار ما هستند که تاثیر های خوبی هم می گذارند ولی هرگز نمی توانند جای رکن اصلی را بگیرند. بنابراین این باوری غلط است که ما روی چیزی خارج از خودمان برای موفقیتمان حساب کنیم و بعد نتایج خوب واقعی هم بگیریم.

در فایل صوتی زیر از زبان سید سعید تقوی زاده می توانید پاسخ کاملتری را گوش کنید.

طبق قانون جذب و قانون توجه ما به هرآنچه که توجه کنیم و احساسش کنیم در زندگی ما واقعی تر، بیشتر و پررنگتر خواهد شد. پس اگر کسی گذشته و سابقه ای پر از اتفاقهای ناخوشایند دارد و همچنان هم به آنها در لحظه حال زندگی خودش توجه می کند در حال ساختن آینده ای از جنس همان گذشته تلخ است. و تنها راه، تغییر کانون توجهش است. ولی مسئله این است که افراد فقط برای مدت کوتاهی می توانند به آن اتفاقهای بد در گذشته و حتی در زمان حالشان توجه نکنند. زیراکه آنها فکر میکنند آن اتفاقها و شرایط غیرقابل تغییر هستند.

درحالیکه با شناخت قانون مهمی که به ما میگوید زمان حال ما محصول انتخابهای خود ما در گذشته است و انتخابهای الان ما آینده ما را خواهد ساخت. و اگر ما قبلا ناخودآگاه انتخابهای بدی داشته ایم نمیتوانیم یکباره به شرایط ایده آل برسیم و باید برای مدتی فشار تغییرها را تحمل کنیم، میتوانیم با اطمینان از این شرایط عبور کنیم. و یک خبر خیلی خوب وجود دارد که…..

لطفا برای پاسخ کامل به فایل صوتی زیر از زبان سید سعید تقوی زاده گوش کنید.

اگر ما واقعا متوجه شویم که ذهن ما، تصمیمها و اعمال ما و نتایج ما چطور به هم مرتبط و وابسته هستند آنگاه می دانیم که تغییر یکی تغییر بقیه را هم به همراه خواهد داشت. ولی موضوع مهم این است که تصویرسازی ذهنی به راحتی می تواند برای کسی که فهم مناسبی از آن ندارد تبدیل به یک کار بیهوده و حتی منفی شود. یعنی اگر شما دقت نکنید که باید تصویرذهنی خود را باور کنید و سپس الهام های دریافتی متناسب با آن را سریعا دنبال کنید و دست به عمل بزنید، در نتیجه راه را اشتباه رفته اید و قطعا نتیجه ای هم نخواهید گرفت.

ولی انجام صحیح تصویرسازی ذهنی و به دنبال آن با هوشیاری کامل دنبال کردن حس خوب خواسته و هدف همیشه ما را به موفقیت در هر شرایطی که باشیم خواهد رساند.

لطفا برای شنیدن پاسخ کامل از زبان سید سعید تقوی زاده فایل زیر را اجرا کنید.

برای پاسخ به این سوال زیبا کافیست ریز شده و به درون آهنربا برویم. آنگاه خواهیم دید مولکولهای مشابه کنار هم قرار گرفته اند و متفاوتها از هم دور شده اند. و علتی که عده ای با آن فکر می کنند قانون جذب در آهنربا نقض شده است فقط بحث قراردادی بودن قطبهای آهنرباست. در واقع تعیین قطب مثبت و منفی و نامگذاری آن در آهنربا توسط ما انسانها انجام شده و نه کائنات.

در فایل صوتی زیر از زبان سید سعید تقوی زاده می توانید پاسخ کاملتر را دریافت کنید.

به هیچ عنوان رسیدن به واقعیت آنچه که فعلا در ذهن ما هست شانسی و اتفاقی نیست و تابع قوانین و فاکتورهایی مهم است. که زمان رسیدن هم یکی از همینهاست و ما در یکی از فایلهای آموزشهای رایگان خود راجع به آن صحبت کرده ایم. و توصیه میکنیم از آن آموزشها هم برای درک بهتر موضوع حتما استفاده کنید. ( اینجا )

به عنوان مثال اگر شما فقط روی زمان رسیدن متمرکز باشید و مدام بگویید پس کی میرسم؟ پس کی میرسم؟… دیگر تمرکز خود را روی آنچه باعث رسیدن به واقعیت هدفتان هست نمیتوانید بگذارید و همین باعث انحراف شما از مسیر درست و در نتیجه طولانی شدن زمان موفقیتتان می شود. از طرف دیگر هم اگر در طول مسیر اصلا به نقطه نهایی توجه نکنید و یا کم توجه کنید به عوامل مختلف گمراه کننده در طول مسیر سرگرم خواهید شد و این هم باعث انحراف شما و طولانی شدن زمان رسیدن به هدف می شود.

در واقع شما باید با شناخت صحیح اینکه قانون جذب چطور عمل می کند و رعایت حد تعادل از این حالت خارج شوید. و به جایی برسید که اصلا زمان رسیدن برای شما مهم نباشد چون هم در حال لذت بردن از مسیر هستید و هم در هر لحظه نقطه نهایی را می بینید و حسش می کنید و از همه مهمتر باورش دارید.

لطفا برای شنیدن پاسخ کاملتر از زبان سید سعید تقوی زاده فایل صوتی زیر را اجرا کنید.

بله دقیقا همینطور است و این مورد نشان دهنده درست بودن راه آنها برای خودشان است. در واقع ما وقتی در حال حرکت و نزدیک شدن به سمت منبع اصلی خودمان (خانه خود ) هستیم حال خوب و خوشی داریم. و اگر کسی با انجام کارهایی از دید عموم بد و ناپسند حال خوبی بدست می آورد یعنی در حال نزدیک شدن به چیزی هست که از جنس خودش است. و این اصلا بد و غلط نیست. این یعنی قانون جذب که مشابه مشابه را جذب کند. این یعنی حق و عدالت. زیراکه افرادی که تا حدود خیلی زیادی (با انتخابهای خودشان) آلوده شدند باید با جذب شدن و نزدیک شدن یه منبع بزرگتر آلودگیها حس خوبی بگیرند و به آنجا برسند. چون جای آنها همانجاست و همانجا در خودشان نابود خواهند شد.

در پاسخ مسابقه خرداد ماه ۱۳۹۹ گروه آموزشی خود و خدا به این موضوع اشاره شده که این دسته چطور وقتی به منبع خود برسند نابود خواهند شد. ( اینجا )

لطفا برای شنیدن پاسخ کاملتر از زبان سید سعید تقوی زاده فایل صوتی زیر را اجرا کنید.

پاسخ این سوال خیر است. زیراکه با استفاده درست از قانون جذب و تبدیل شدن افراد به نسخه های بهتری از خودشان همه جامعه با هم رشد خواهند کرد و به مدار بالاتر و بهتری خواهند رسید. که این اتفاق همیشه در طول تاریخ هم افتاده و اصلا جدید نیست.

موضوع مهم بعدی در پاسخ این سوال این است که افراد بخاطر دید محدود خودشان به این صورت از قانون جذب ایراد میگیرند و آن را اشتباه می خوانند چون فکر می کنند دنیا همین است که آنها می توانند ببینند. درحالیکه دنیا بی انتهاست و همیشه در حال بسط و گسترش. و هیچ قانونی نیست در دنیا که بگوید مثلا نانواها باید تا ابد به همین صورت فعلی نانوایی کنند و رشدی نکنند. ( همانطور که از گذشته تا به امروز هم به این صورت نبوده )

لطفا برای شنیدن پاسخ کاملتر از زبان سید سعید تقوی زاده  فایل صوتی زیر را اجرا کنید.

پیش آمدن این حالت دقیقا بستگی به خود افراد دارد. ما در ابتدا با قانون جذب دچار یک تحول مثبت می شویم و دیگر مثل قبل فکر و زندگی نمی کنیم ( حداقل برای مدت محدودی ) و دنیای فیزیکی هم که منعکس کننده همیشگی درون خود ما به خودمان به وسیله اتفاقها و شرایط است نتایج مثبتی را در پاسخ به آن تحول مثبت تحویلمان می دهد.

ولی پس از مدتی این عادتهای کهنه ما هستند که کنترل افکار، توجه و اعمال ما را به دست میگیرند و باعث کمرنگ شدن و متوقف شدن نتایج مثبت می شوند. البته خبر خوبی هم وجود دارد که …

لطفا برای شنیدن پاسخ کاملتر از زبان سید سعید تقوی زاده فایل صوتی زیر را اجرا کنید.

دوباره می رسیم به یکی از سوال های بسیار مهم و پرتکرار. که مانعی برای عده زیادی است که نمی توانند موفق شوند چون فکر می کنند چشم زدن دیگران باعث ناکامی های آنها می شود.

برای رسیدن به پاسخ زیبای این سوال که آیا واقعا چشم زخم وجود دارد یا نه لازم است درکی نسبی و خوب از قوانین مدارها و جذب داشته باشیم.

برای این منظور از شما دوست عزیز میخواهیم فایل صوتی زیر را از زبان سید سعید تقوی زاده بارها و بارها گوش کنید تا عمق مطلب را درک کنید که چرا میگوییم هیچ چیز جز انتخابهای خودمان ( چه آگاهانه و چه ناآگاهانه ) در نتایج ما تاثیری ندارد و بنابراین اعتقاد به چشم زخم و امثال آن کاملا غلط است.

برای پاسخ به این سوال زیبا باید بگوییم هر دو دسته درست می گویند و مسئله فقط در این است که ما در نظر نمی گیریم که همه انسانها در یک جایگاه نیستند و یک هدف را نمی خواهند که ما هم بتوانیم یک راه واحد را برای موفقیت همه آنها تجویز کنیم.

بنابراین باید دید شما در کدام دسته هستید و بعد تشخیص داد برای شما در این زمان و این جایگاه حرف کدام اساتید درست است. به عنوان مثال اگر کسی فقط و فقط خود را با آرزوهای بزرگ محصور کند و همیشه اسیر آنها باشد بطوریکه حد تعادل را به هم زده باشد قطعا  زندگی در لحظه حال و رهایی از آن همه آرزو برایش نتایج مثبت بزرگی خواهد داشت.

ولی باید در نظر هم داشت که همه افراد به این صورت نیستند و برای عده ای دیگر بدون آرزو بودن و رضایت به آنچه که در این لحظه برایشان فراهم است یک مسیر کاملا غلط است.

لطفا برای درک بهتر موضوع و دریافت پاسخ کاملتر فایل صوتی زیر را از زبان سید سعید تقوی زاده اجرا کنید.

اگر ایمان ما تقلبی و کورکورانه باشد طبیعتا با این شرایط به سادگی به اهداف خود شک می کنیم و آنها را فراموش خواهیم کرد. ولی اگر ایمان ما بر اساس آگاهی و فهم باشد هرگز هیچ چیز جز رسیدن به واقعیت آرزو و هدفمان ما را آرام و متوقف نخواهد کرد.  و این آگاهی دوست عزیز یک شبه ایجاد نمی شود، شما باید اول بخواهی و بعد هم با صبوری و هواس جمع با طی مسیر به این آگاهی برسی.

در این مورد سوال ظاهر این است که آرزوی ما فقط یک خیال باطل است و باید رها شود که اکثر مردم ناآگاه هم همین کار را می کنند. ولی چند سوال مهم ایجاد می شود که چطور این آرزو در ذهن ما آمده؟ چرا آن را حس می کنیم؟ آیا حضور این آرزو می تواند ریشه در پوچی داشته باشد؟

لطفا کمی به سوال های مطرح شده فکر کنید و بعد در فایل صوتی زیر از زبان سید سعید تقوی زاده پاسخ کامل را گوش کنید.

خواب آلود شدن بی دلیل، نگرانی های بی دلیل، احساس گرسنگی و… همگی مقاومتهایی هستند که اتفاقا نشان دهنده حرکت درست شماست. زیرا همانطور که قبلا در مباحث آموزشی ما ( اینجا ) اشاره شده بود طبق قوانین متفاوتها همدیگر را دفع می کنند و به نوعی می خواهند از هم فرار کنند. و این واکنشهای ایجاد شده همگی بخاطر این هستند که انرژی فعلی شما با انرژی موجود در آنچه که در حال تصویرسازی درباره اش هستید متفاوت است و ناخودآگاه شما با بروز این علائم میخواهد آن را دفع کند.

ولی با سماجت شما به زودی تغییراتی در شما ایجاد می شود که تصویرسازی ذهنی برایتان راحت و راحتتر خواهد شد و تمامی آن مقاومتهای موقت ناپدید می شوند.

لطفا برای پاسخ کاملتر به فایل صوتی زیر از زبان سید سعید تقوی زاده گوش کنید.

پاسخ این سوال زیبا بسیار ساده و کوتاه است. با فهم قوانین دنیا و حرکت در جهت مثبت آنها.

درست است که در دنیا اتفاقهای بد هست و واقعا هم افراد درگیرشان می شوند و این اتفاقها با کسی هم تعارفی ندارند ولی سوال این است که آیا شما فکر می کنید این اتفاقها بصورتی کاملا شانسی و اتفاقی برای افراد می افتند یا بخاطر وجود دلایل و قوانین محکم؟

اگر پاسخ شما این است که این اتفاقها شانسی می افتند باید به شما بگوییم که شما در بیخبری از قوانین هستید چون هیچ اتفاقی برای کسی اتفاقی نمی افتد. و اتفاقها زمانی می افتند که ما با آنها هماهنگ و متفق شده باشیم. (اشاره به ریشه خود کلمه اتفاق – متفق شدن)

حالا خبر خوب این است که شما با فهم قوانین می توانید با وجود تمام اتفاقهای بد خیلی خوب و راحت زندگی کنید چون متوجه شده اید چگونه همیشه متفاوتها همدیگر را دفع می کنند.

لطفا برای استفاده از پاسخ کاملتر به فایل صوتی زیر از زبان سید سعید تقوی زاده گوش کنید.

در واقع از آن ریشه هر دوی آنها دقیقا مثل هم هستند و هیچ تفاوتی ندارند. تفاوتها را ما در ذهن قرار دادی خودمان ایجاد کرده ایم. به عنوان مثال تصور سفر به فضا و رفتن به کره ماه در ۵۰۰ سال قبل برای بیشتر مردم یک توهم و خیال بود ولی الان برای ما واقعی است.

کافیست ما متوجه شویم و بدانیم که تصاویر ذهنی ما ذاتا چه هستند و چه ارتباطی با واقعیت دارند که توضیح مربوط به این موضوع زیبا در فایل صوتی زیر از زبان سید سعید تقوی زاده آورده شده است. و از شما دوست عزیز می خواهیم به این فایل صوتی گوش کنید.

یکی از انتقادهایی که گاها از قانون جذب می شود این است که چرا خیلی از اتفاقها هستند که ما بدون اینکه به آنها فکر کرده باشیم برایمان افتاده اند؟ مگر نه اینکه قانون جذب می گوید به هرآنچه که فکر کنید برایتان پیش می آید؟

این یکی از همان مواردی هست که در قانون جذب خوب درک نشده و افراد با برداشت اشتباه خود فکر می کنند قانون جذب غلط است. درحالیکه فکر ما فقط ظاهر جریان است و ممکن است همانی را که در فکرش هستیم را هم جذب کنیم ولی آنچه که همیشه جذب ما می شود ارتعاش و انرژی موجود در آن فکر است. و این یعنی انرژی موجود در آن فکر هر چه که باشد متناسب با آن و مثل آن اتفاقها و شرایطی جذب ما خواهند شد. و این به این معنی نیست که حتما همیشه باید همانی اتفاق بیفتد که ما به آن فکر کرده ایم. و آن ارتعاش در چندین شکل مختلف و یا در چندین اتفاق مختلف می تواند ظاهر شود که در واقع ظاهر آنها متفاوت است ولی انرژی یا حس درون آنها همگی مثل هم و یکی است.

لطفا برای پاسخ کاملتر به فایل صوتی زیر از زبان سید سعید تقوی زاده گوش کنید.

جواب به این سوال بله و مثبت است. و فرصتهای از دست رفته توسط بالا رفتن آگاهی ما دوباره به ما خواهند رسید. و این برخلاف تصور بعضی ها است که فکر می کنند حتما باید قدرتی عجیب و غریب در دست داشت که بشود با آن فرصتهای از دست رفته را برگرداند. و در واقع آنها با این تصور اشتباه کلا وارد مسیر اشتباهی می شوند و بیشتر از قبل ضرر خواهند کرد. زیراکه موضوع خیلی ساده است. و فقط کافیست بدانیم فرصت از دست رفته در کائنات بینهایت خداوند وجود ندارد. این فقط قرارداد ذهن محدود ماست.

در واقع هیچ چیز در کائنات از بین نمی رود، فقط از فرمی به فرم دیگر تبدیل می شود. و فقط کافیست ما این اصل و قانون را همیشه به یاد داشته باشیم تا متوجه شویم به هیج عنوان نباید بخاطر فرصتهای به ظاهر از دست رفته ناراحت بود و یا دنبال آنها دوید. زیراکه فرصتهای مشابه بعدی در حال آمدن هستند.

لطفا برای دریافت پاسخ کاملتر به فایل صوتی زیر از زبان سید سعید تقوی زاده گوش کنید.

هرگز اینطور نبوده که اشخاص برجسته و آگاه مثل امامان و پیامبران در سختی زندگی کرده باشند، مثلا در فقر و تنگدستی. موضوع اینجا فقط نگاهی ظاهری و ناقص به زندگی این افراد است.

مهم ترین ملاک برای سنجش اینکه آیا شخصی زندگی خوبی دارد یا نه این است که ببینیم حال او در بیشتر اوقات چطور است نه اینکه فقط به ظاهر زندگی او توجه کنیم و از روی آن نتیجه گیری کنیم.. و کیست که نداند پیامبران و امامان تقریبا در همه شرایط آرام، خوشحال و بدون ترس بوده اند؟

مورد بعدی اینکه به ما اشتباهی و احتمالا از روی عمد اینطور القا شده که پیامبران و امامان هم در فقر و تنگدستی زندگی می کرده اند. درحالیکه آنها همگی بسیار ثروتمند بوده اند و در مورد ثروتمند بودنشان کمتر صحبت می شود. و اگر در شرایطی به ظاهر اتفاقهای بد را تجربه کرده اند در باطن و اصل ماجرا که از دید انسانهای سطحی نگر پنهان است هرگز اتفاق بدی نبوده و سرتاسر خیر و برکت برایشان بوده است.

در پاسخ این سوال چندین نکته مهم دیگر هم وجود دارد که در فایل صوتی زیر از زبان سید سعید تقوی زاده آورده شده است.

افراد زیادی در فهم این موضوع دچار مشکل هستند که آیا باید همیشه با تمرکز و سماجت روی خواسته هایمان به آنها برسیم یا اینکه باید طبق توصیه عده زیادی آنها را رها کنیم تا خودشان به سمت ما بیایند و ما اینطور به خواسته هایمان برسیم.

در واقع به هیچ عنوان مسیر جذب خواسته ها به این صورت نبوده که همیشه رهاسازی منجر به نتیجه شود و یا اینکه همیشه سماجت داشتن ما را به هدف برساند. موضوع فهم مکانیزم دنیا و و ذهن ماست. زیرا با این فهم می شود دانست کجا و برای چه باید رها کرد تا نتیجه مثبت گرفت و کجا باید سماجت داشت و هرگز کوتاه نیامد. این دو مورد برخلاف تصور عده زیادی اصلا بی دلیل و از روی شانس نیست.

لطفا برای شنیدن پاسخ کاملتر از زبان سید سعید تقوی زاده از فایل صوتی زیر استفاده کنید.

مهم است که بدانید همیشه اول از همه باید تمرکز شما روی بهتر کردن خودتان باشد. لازم نیست برای اینکه بخواهیم در شرایط خوبی باشیم دیگران را مجبور به تغییر کنیم. هر کس آزاد است با اختیار خود آنچه را که میخواهد انتخاب کند. و این در مورد همه صدق می کند حتی فرزندان ما.

نکته بعدی اینکه زمانی که ما روی خودمان به خوبی کار میکنیم در مدارهای بالاتری قرار میگیریم و انرژی و فرکانس خوب از ما بصورت خود به خود به دیگران و آنهایی که با ما ارتباط دارند منتقل می شود. و این یعنی نیاز نیست ما اولویت اول را روی آموزش دیگران بگذاریم و اگر روی خودمان به خوبی کار کنیم اثر مثبت را خود به خود روی آنها خواهیم داشت.

لطفا برای پاسخ کاملتر به فایل صوتی زیر از زبان سید سعید تقوی زاده گوش کنید.

اول از همه لطفا توجه کنید که برای رسیدن به اهداف باید تمرکز پیوسته روی آنها داشت و نمی شود بدون تمرکز و توجه به خواسته ها به آنها رسید. و زمانی که ما چندین هدف مختلف و متفاوت داریم معمولا روی هیچ کدام از آنها نمی توانیم تمرکز کنیم و همین امر باعث نرسیدن ما به هیچ کدام از آن اهداف می شود.

در واقع هدفگذاری صحیح یعنی تمرکز گذاشتن روی فقط یک موضوع و یک جهت. و حالا طبق این تعریف باید دید که چطور می شود فقط روی یک موضوع تمرکز کرد و چه موانعی بر سر این راه هستند و چگونه باید برطرفشان کرد. که در فایل صوتی زیر از زبان سید سعید تقوی زاده شما می توانید متوجه آنها شوید.

در پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه کنیم، اول اینکه فکر نکنیم همیشه انسانهای خوب در بین انسانهای بد هستند و اتفاقها برای هر دوی آنها می افتد. طبق قوانین متفاوتها همدیگر را دفع می کنند و این یعنی در کل انسانها با تفکرهای مثبت و منفی از همدیگر دور خواهند شد و کنار هم نمی مانند.

موضوع و نکته بعدی اینکه اتفاقهای بد و خوب همگی نسبی هستند. یعنی ما نمی توانیم بگوییم اتفاقی خاص صد در صد بد بوده. زیراکه مرور زمان خیلی از شرایط را تغییر می دهد. و می تواند نشان دهد همان اتفاق به ظاهر بد در ابتدا اتفاقا خیلی هم خوب بوده. و این یعنی اصلا دست کائنات در تحویل دادن نتایج افکار و باورهای ما به خودمان بسته نیست.

لطفا برای شنیدن پاسخ کامل از زبان سید سعید تقوی زاده به فایل صوتی زیر گوش کنید.

در اصل هیچ تفاوتی بین این دو وجود ندارد و این فقط به شخصی که در حال دیدن آن تصاویر در ذهنش است برمیگردد که آیا آن را بادید توهم می بیند و یا یک واقعیت در دسترس. به عنوان مثال در گذشته های دور اگر به ذهنها این خطور می کرد که قلب شخصی را به شخص دیگر پیوند بزنیم و او با قلب جدید کاملا طبیعی زندگی کند برای بسیاری این دقیقا معنای توهم را داشت ولی در حال حاضر ما واقعیت آن را در اطراف خود بارها دیده ایم.

بنابراین خود شخص مهم است که چه میزان آگاهی دارد و چطور انتخاب می کند و درنتیجه چه می بیند… در پاسخ این سوال چندین نکته مهم دیگر هم وجود دارد که از شما دعوت می کنیم به پاسخ کاملتر از زبان سید سعید تقوی زاده در فایل صوتی زیر گوش کنید.