برای مشاهده پاسخ‌ها، روی سوال مربوطه کلیک کنید.

این یکی از آن سوال هایی است که برای رسیدن به پاسخ آن باید کمی صبور بود و با حوصله جنبه های مختلفی را دید و بررسی کرد.. زیراکه منطق به ظاهر زیبایی در این سوال هست که گویی خداوند عده ای را رها کرده و آنها فقط شرایط سخت به ناحق نصیبشان شده و خدا هم توجهی به درخواستهای آنها نمی کند. درحالیکه این نوع نگاه به کلی غلط است و میبایست از اول به صورتی دیگر به نحوه حکمرانی خداوند بر تمام عالم نگاه کرد و آن را شناخت.

در همین زمینه از شما می خواهیم به فایل صوتی زیر از سید سعید تقوی زاده گوش کنید که نسبتا با توضیحاتی کامل این موضوع را بررسی کرده است.

یکی از باورهای بسیار غلط و خطرناک در ذهن افراد برای اینکه در فقر و کمبود زندگی کنند این است که بپذیرند خداوند با خواسته های آنها مخالف است. و از آنجاییکه تقریبا همه خداوند را قدرت برتر می دانند پس اگر شخصی قبول کرده باشد که خدا نمی خواهد او به خواسته اش برسد، او بصورت اتوماتیک تسلیم نرسیدن به خواسته هایش خواهد شد و خودش را در قفس کمبودها می یابد درحالیکه این باور غلط او را در اسارت خود گرفته و نه خداوند.

برای بررسی بهتر این موضوع چندین دلیل را باید در نظر بگیریم که چرا می گوییم خدا قطعا می خواهد ما به خواسته هایمان برسیم  و مخالفت خداوند با خواسته های ما باوری غلط است. پس از شما می خواهیم به فایل صوتی زیر از سید سعید تقوی زاده برای دریافت پاسخ کامل گوش کنید.

برای پاسخ این سوال باید توجه داشت که مثلا ترس می تواند در کسی باشد ولی آن ترس حاکم او نباشد و در نتیجه شخص ترسو نخواهد بود ولی در حالتی دیگر ترس در کسی موجود است درحالیکه آن ترس حاکم شخص است و ترسش باعث انجام دادن و یا انجام ندادن بعضی کارها می شود. و باید بدانیم هیچ چیز در دنیا نیست که ریشه ای غیر از خداوند داشته باشد و او خالق همه چیز هست.

پس ریشه این موارد هم به خود او برمیگردد ولی نه به این معنی که مثلا خداوند دارای صفت ترس است.

لطفا برای درک بهتر به فایل صوتی زیر از سید سعید تقوی زاده گوش کنید.

لطفا دقت داشته باشید که نمی توان نگاهی صفر و یکی به این مورد داشت. که مثلا بگوییم این روش ها یا حتما همیشه و برای همه درست هستند و یا همیشه و برای همه غلط هستند. چون می بینیم در عمل عده ای نتیجه گرفتند و عده ای هم نتیجه نمی گیرند. بنابراین باید آن فاکتورهای پنهان را جستجو کرد تا به فهم اصلی رسید.

به همین منظور از شما میخواهیم با دقت به فایل صوتی زیر از سید سعید تقوی زاده گوش کنید.

اگر از این سوال اینطور نتیجه بگیریم که میبایست دنیا را رها کرد تا در آتش جهنم نسوزیم ، خیلی زود متوجه می شویم این انتخاب و نگرش کلا زندگی ما در اینجا را نابود خواهد کرد. زیراکه اساس رشد و پیشرفت بشر بخاطر رسیدن به آزادی و راحتی بیشتر بوده است. و دنیا را خواستن و به دنبال آرزوهای آن رفتن منجر به این میشود که ما از قدرت فکر خود به خوبی و در جهت مثبت استفاده کنیم.

و اگر غیر از این بود همه باید قدرت تفکر بینظیر خود را که بالاترین نعمت الهیست رها میکردنند و به تحمل سختیهای این دنیا می پرداختند…پس موضوع اصلا نخواستن این دنیا و لذتهای آن نیست. موضوع قاعدی بسیار زیبای دیگریست که در فایل صوتی زیر از سید سعید تقوی زاده آورده شده است.

چه اینطور در نظر بگیریم که از روح خود خداوند در ما دمیده شده و یا روحی که خدا مالک آن بوده در نهایت فرق زیادی با هم نخواهند داشت زیراکه…

لطفا به فایل صوتی زیر از سید سعید تقوی زاده گوش کنید.

پاسخ این سوال بسیار ساده است. زیرا که خداوند قابلیت و پتانسیل رسیدن به همه آرزوهایمان را از قبل به ما داده است. که با خواست و باور خودمان همه آنها در زمان خودشان در زندگی مادی و فیزیکی ما هم متجلی می شوند و به صورت بالفعل در می آیند. در واقع نقش محوری خود ما در رسیدن به آرزوهایمان بسیار بالاست ولی در عین حال خداوند هم از قبل ما را به قدرتی مجهز کرده که قطعا در صورت استفاده درست از آن ما را به اهدافمان خواهد رساند.

لطفا برای پاسخ کاملتر به فایل صوتی زیر از سید سعید تقوی زاده گوش کنید.

اگر خداوند را مثل خودمان محدود و کوچک در نظر گرفته باشیم قطعا با این سوال توانایی مطلق او ناپدید خواهد شد. و افرادی هم فکر می کنند با این سوال پی به دروغی بودن قدرت بی انتهای خدا برده اند. در حالیکه آنها هنوز درکی از عظمت بی انتهای خداوند ندارند. آنها همواره فرض می کنند خداوند مثل خودشان بالاخره باید یک اندازه ای داشته باشد. در حالیکه اگر کمی بتوانیم تصور کنیم بی انتها یعنی چه آن وقت کلا این نوع سوال ها به زیبایی ناپدید خواهند شد. برای همین منظور از شما می خواهیم به فایل صوتی زیر گوش کنید که در آن متوجه خواهید شد که عظمت خداوند چطور هم به این سوال پاسخ مثبت می دهد و هم منفی و هم کلا فراتر از آن می رود.

به هیچ عنوان موضوع طلب کردن از خداوند با غرور مطرح نیست. مثل همیشه رعایت و فهم تعادل مهم است. زیرا اگر افرادی خیال کنند خداوند بخاطر گریه آنها احساساتی خواهد شد و خواسته آنها را اجابت می کند در حالیکه آگاهی  عدالتش مخالف آن است، سخت در اشتباه هستند. زیرا خداوندی که در کمال است مثل ما انسانهایی که هنوز به آن کمال و ثبات نرسیده ایم از روی احساساتش کاری نمی کند. او عادل و آگاه است و هرگز مخلوق خود یعنی انسان که شاهکارش است را طوری نساخته که با گریه و زاری به خواسته هایش برسد. او انسان را طوری خلق کرده که اگر خودش را باور کند به همه چیز خواهد رسید و آنها را خواهد داشت.

از طرفی دیگر اگر این خودباوری تبدیل به غرور شود طوری که خدایی که بزرگتر از او هست را فراموش کند باز هم تعادل به هم خورده است و نتیجه منفی خواهد بود.

لطفا برای درک بهتر موضوع به فایل صوتی زیر از سید سعید تقوی زاده گوش کنید.

در فرمی که این سوال مطرح شده داستان خلقت به نوعی ظاهر می شود که گویی خداوند بخاطر سرگرمی انسان را خلق کرده. و حالا خودش هم مقصر است در خطاهایی که انسان کرده و می کند. در صورتی که در تمام کارهای خداوند عشق موج می زند. هم در خلقت و هم در مجازات. و خب طبیعی هم هست که افرادی هنوز این دید را نداشته باشند و آن را نفهمند. ولی باید به شما بگوییم جریان خلقت انسان، خطاهایی که مرتکب می شود و مجازاتها کاملا طور دیگری هستند.

لطفا به فایل صوتی زیر از سید سعید تقوی زاده گوش کنید تا این مفاهیم برایتان بهتر روشن شود.