ایمان به غیب مهمترین اصل برای کامیابی و رسیدن به سعادت واقعیست. امکان ندارد کسی بدون ایمان توانسته باشد به سعادت و خوشبختی برسد زیراکه تنها راه عبور از موانع متعدد مسیر موفقیت و خوشبختی فقط و فقط پیدا کردن و داشتن ایمان به غیب است. ایمان به نیرو و موجودیتی که در همه جا و همه چیز جاری و ساریست و حساب کردن روی آن که هرگز باعث ناکامی و ناامیدی نخواهد شد. ما در این بخش قرار است بررسی کنیم که ایمان به غیب چیست و چه دلایلی برای داشتن و حفظ آن وجود دارد. آیا ایمان یک امر اعتقادی و تقلیدی است یا امری تحقیقیست که باید کشف شود؟
تعریف ما از ایمان چیست و به چه کسی مومن میگوییم؟
جالب است بدانیم که ریشه کلمات مومن، ایمان و آمین هر سه در امنیت است. در واقع مومن کسیست که در جهان هستی توانسته نقطه امنی را بیابد و در آنجا بماند و ایمان هم همان راهیست که ما را به این امنیت میرساند. اگر دقت کرده باشید تمام ثروتها و موفقیتها در سایه امنیت جذب و خلق میشوند و به محض حاکم شدن ترس بر ما تمامی خوبیها شروع به دور شدن و ناپدید شدن میکنند. و این یعنی فردی که به دنبال سعادت، ثروت و…است نمیتواند بدون ایمان و در فضایی که ترسها و تردیدها بر او حاکم هستند به نتیجهای برسد.
حال برای اینکه عوامل مختلف در زندگی ما را نترسانند لازم است بدانیم که فقط و فقط در همه شرایط یک نیرو و یک حاکم در این دنیا بوده و هست. این نیروی حاکم یا خدا، کاملا برحق است و در پیدا و پنهان جهان حاضر. حال طبیعیست که اگر ما او را پیدا کرده و با او رابطه خوبی بسازیم دیگر هیچ ترسی درکار نخواهد بود و ما مومن خواهیم بود. پس بطور خلاصه مومن فردیست که توانسته به یگانگی خداوند برسد و موحد بودنش همواره او را در جایگاه امنیت قرار میدهد زیرا میداند هیچ اتفاقی در این عالم اتفاقی و خلاف قوانین خداوند که کاملا برحق است اتفاق نمیافتد.
ایمان به غیب برچه پایه علمی و منطقی استوار است؟
ایمان به غیب خیلی ساده از آنجا میتواند آغاز شود که ما میفهمیم همه آنچه که بوده و هست قابل دیدن با چشم فیزیکی ما نیست. در دنیای امروز ما بسیار موارد متعددی داریم که روشن کننده همین مفهوم است مثلا امواج الکترومغناطیس که در وسایل گوناگون امروزی کاربرد دارند و باعث تغییرات زیادی هستند اما ما نمیتوانیم آنها را ببینیم. خیلی ساده اگر به گوشیهای همراه خود نگاه کنیم که از چه طریق این حجم از اطلاعات را با آن دریافت و یا ارسال میکنیم برایمان روشن خواهد شد که ما قادر به دیدن هرآنچه که هست نبوده و نیستیم و برای کشف آنچه که هست میبایست از ابزار پهای دیگر هم استفاده کنیم.
در حقیقت انسان خام میگوید چون من نمیبینم پس چیزی نیست ولی انسان آگاه میگوید با چشم دیگری دیدهام و میدانم که هست. که در واقع آن چشم دیگر استفاده از شهود و تعقل است که نشان میدهد باید در تارو پود این جهان نیرویی عظیم موجود باشد که ما آن را خدا مینامیم. پس ایمان به غیب ریشه در پیدا کردن حقیقتی نامرئی از ریشه و راههای نزدیکی به آن دارد که سرتاسر جهان را پوشانده و فردی که به غیب باور پیدا میکند روی چیزی حساب میکند که هرگز نمیتواند نشانش دهد و یا آن را اثبات کند اما میتوان دید که او فردی آرام، خوشحال، خوششانس و موفق است که اینها نتایج طبیعی همین ایمان به غیب هستند.
ایمان به غیب داشتن موفقیت و سعادت را بطور گسترده وارد زندگی میکند
مومن واقعی میداند تنها صاحب سعادت و ثروت کیست و کجاست او میداند خداوند تنها حق و حقیقت جاودان، همانیست که توافق با او موفقیت را خلق میکند، نزدیکی به او امنیت و آرامش میدهد و هدایت او ثروت و سعادت را نتیجه میدهد. بنابراین فردی که ایمان دارد همواره با قدرت حرکت میکند و اگر از او بپرسیم تو با چه اطمینانی فکر میکنی نتیجه به دست خواهی آورد؟ او میگوید در حال حاضر نمیدانم اما میدانم حتما راهی هست و خدای من با هدایتش مرا به مقصد خواهد رساند. حال از خود بپرسید چند درصد از مردم اینگونه به سمت خواستههایشان میروند؟ غالب مردم گرفتار ترس هستند و منتظرند تا شرایط مناسب برای آنها ایجاد شود تا حرکت کنند و به موفقیت و ثروت خود برسند اما آیا این زمان مناسب رسیده و یا خواهد رسید؟
و دلیل اینکه در ابتدا اشاره شد که تنها راه موفقیت و سعادت ایمان به غیب داشتن است همینجاست که میتوان با این ایمان و امنیت از ترسها و تردیدها عبور کرد. در واقع وقتی ما متوجه شدیم در هرلحظه این جهان دقیق متناسب با احساسمان به ما نتیجه میدهد با اتصال به نیروی خداوند خود را در بهترین احساسات که ترس و تردیدها در آن جایی ندارند قرار میدهیم و اینجاست که دیگر چگونگی و چطور رسیدن به خواستهها اهمیتی ندارد و فقط حرکت کردن با اطمینان به غیب دیده میشود و صدالبته که نتایج فوقالعاده هم در تایید ایمانمان به سمت ما به اشکال مختلف جذب میشوند.
ایمان به خدا و یا همان غیب بصورت تدریجی ایجاد میشود
ایمان به غیب پیدا کردن هرگز کاری غیرمنطقی و غیرعقلانی نیست هرچند که به علت وجود قانون نسبی بودن عده زیادی ممکن است آن را اینچنین ببینند. در واقع فردی که ایمان قدرتمندی دارد از شک و تردیدهایش با منطق، مشاهده و استدلال عبور کرده. او مشاهده کرده است که بارها و بارها شک و تردیدهایش او را فریب دادهاند و از طرفی دیگر نیرویی درونی و قلبی همواره به او راه حق را نشان داده راهی که باعث قدرت گرفتن و موفقیت او میشد. حال با این مشاهدات و تجربههای پیدرپی و تفکر کردن در قوانین حاکم براتفاقات پیرامونش و جهان او کمکم به این آگاهی میرسد که حتما میبایست چنین نیرویی در جهان باشد و اینجاست که منطق ما هم متناسب با راهی که طی کردهایم با پذیرش چنین ایمانی موافقت خواهد کرد.
فراموش نکنیم ایمان به غیب داشتن برای فردی که هنوز در ابتدای راه است کاملا اشتباه و غیرعقلانی جلوه میکند زیراکه از نظر او این عین دیوانگیست که روی چیزی که نمیبینیم و از نظر او وجود ندارد و حتی مخالف واقعیت عینی پیش روی ماست حساب کنیم و براساس آن پیشرویم و مطمئن هم باشیم که نتایج عالی خواهیم گرفت. درحالیکه چنین ایمان سالم و قدرتمندی اتفاقا از قدرت فکر و تعقل به وجود میآید. اما بعد از اینکه توانستیم سابقه مورد نیاز را در خود ایجاد کنیم.
برای درک بهتر موضوع لطفا ویدپوی آموزشی ایمان به غیب را تماشا و یا به صوت آن گوش دهید.
سلام
آقا صدرصد به عالم غیب ایمان داریم شک و بحثی توش نیست،، چطور باید ازش بهرمند شد؟ الهامات قلبی کجاها کی و چطور دریافت میشن؟
سلام به شما همراه عزیز
دریافت الهامات کاملا بستگی به آمادگی و پذیرش خود ما داره چونکه این الهامات قلبی مدام مثل باران درحال بارش هست. هر وقت ما روی اونها حساب کنیم و سعی کنیم با باور منتظرشون باشیم در واقع داریم فضا و توجه کافی برای اونها در خودمون باز میکنیم تا از حضورشون مطلع بشیم و یا به نوعی دریافتشون کنیم.