هرآنچه بوده و هست از ما و با خود ما

موضوع بهشت و جهنم در بطن وجودی همه انسان‌ها باعث امید و انگیزه و یا ترس می‌شود. ما بصورت غریزی می‌دانیم که سرانجامی خواهیم داشت و نهایت این سرانجام برای ما در بهشت و جهنم خودنمایی می‌کند. که در هر دسته‌ای از انسان‌ها بهشت و جهنم متناسب با آیین و فرهنگ خودشان در باورها و عقایدشان خودنمایی می‌کند. اما سوال مورد بحث این است که آیا به راستی این مکان‌های مهم جایی در دنیای بیرونی ما هستند؟ آیا واقعا مکان و یا زمانی خاص وجود دارد که هرکس به آنجا برسد وارد بهشت شده است؟

آیا جهنم دنیا و یا مکانی خاص است که ورود هر شخص به آن مساوی با عذاب خواهد بود؟ پاسخ شما به این دو سوال مهم چیست؟ آیا طبق عقیده و باور اجدادمان معتقد هستید بهشت و جهنم موجودیتی در بیرون از ما هستند؟ که می‌بایست به آنها وارد شویم تا بتوانیم تجربه‌اشان کنیم؟ ما در این بخش قرار است به شما نشان دهیم که چگونه بهشت و جهنم هرکسی با خود او بوده و هست و این دو مکان جایی در بیرون به آن شکلی که عموم باور کرده‌اند ندارند.

باور به وجود بهشت و جهنم در مکانی خاص و تناقضات آن

اگر اینطور فرض کنیم که بهشت و جهنم در دنیای خاص و یا مکانی خاص هستند باید بتوانیم به چند تناقض پاسخ دهیم. و در صورتی که نتوانیم پاسخ محکمی برایشان داشته باشیم لازم است نگاه و باور خود را در این مسائل مهم به روز کنیم. ( از آنجائیکه جهان ما زنده و در حال جنب و جوش و حرکت است و هیچ چیز ثابت نمی‌ماند. )

تناقضات بهشت و جهنم با قانون نسبی بودن، عدالت و حکمت خداوند

طبق قانون نسبی بودن همه چیز در این عالم نسبیست و این یعنی ما هرگز نمی‌توانیم زیبایی و یا مثلا لذت را در یک فرم ثابت و مشخص ارائه کنیم که برای همه یکسان باشد. هرکس متناسب با خود و شرایط خود زیبایی و لذت را می‌بیند و آن را تجربه می‌کند. و اگر ما از دید خود زیباترین را بیابیم قطعا برای عده‌ای باز هم زیباترین در فرمی دیگر خواهد بود. که این اساس خلقت است و خداوند همواره ما را منحصربه‌فرد خلق کرده با اینکه ریشه همه ما مشترک و از یک جاست.

حال با این توضیح مختصر آیا میتوان مکانی خاص را داشت که برای همه مملو از زیبایی و لذت باشد زمانی که سلیقه‌ها متفاوت است؟ آیا اگر مثلا ما جزو کسانی هستیم که رودهای روان و باغ‌های سرسبز را می‌پسندیم حتما دیگران هم اینها را خواهند پسندید؟ اگر جواب ما به این سوال مثبت باشد یعنی وسعت دید ما خیلی کم است و در همین دنیا ندیده‌ایم و یا نخواستیم ببینیم که بسیاری متفاوت از ما زیبایی و لذت را در مواردی دیگر می‌بینند.

آیا بهشت مکانی مشخص است که برای همه لذت‌های خاص خودشان را فراهم می‌کند؟

اگر برای پاسخ به تناقض بالا اینطور بگوییم که بهشت جایی ثابت هست که برای هرشخص متناسب با خودش زیبایی و لذت را دارد مجدد به تناقضی دیگر برخواهیم خورد. و آن تناقض به اینصورت است که در باور عموم اینگونه است که بهشت جز زیبایی در خود ندارد و این یعنی هرکس درون بهشت فقط زیبایی را خواهد دید. اما هنگامی که در بهشت زیبایی مخصوص هر شخص وجود داشته باشد یعنی زیبایی در فرم‌های گوناگون در آنجا موجود است و از آنجاییکه ما بصورتی خلق شده‌ایم که دقیقا یکسان نمی‌بینیم پس وجود زیبایی‌های دیگر در بهشت از نگاه ما که متفاوت هستیم متفاوت خواهد بود و در کل یعنی هرکس در بهشت به جز زیبایی مخصوص خودش مواردی دیگر را هم خواهد دید که آنها از دید او زیبا نیستند.

پس بهشت به فرم یک مکان خاص که بتواند برای همه و همه ( تا همیشه ) فقط زیبایی و لذت داشته باشد امکان وجود ندارد. 

بهشت و جهنم در درون شماست

آیا همه ما به یک صورت عذاب می‌کشیم که بنا به آن جهنم در یک مکان باشد؟

در ادامه بحث وجود بهشت و جهنم در درونمان لازم است مسئله جهنم را هم بررسی کنیم که آیا آتش جهنم برای همه یکسان است و همه به یک صورت می‌سوزند که بتوان بر اساس آن جهنم را در یک جا بنا کرد؟

مجدد طبق قانون نسبی بودن همه چیز نمی‌توان فرمی خاص از عذاب را یافت که برای همه و همه دردناک و هولناک باشد. مصادیق این موضوع را در دنیای فعلی خود به دفعات می‌بینیم که هرآنچه برای ما عذاب آور است برای دیگری ممکن است خنثی و یا حتی لذت آور باشد. و تنها دلیل این امر به نسبی بودن شرایط و حالات ما برمی‌گردد. با این توضیحات آیا می‌توانید جهنمی را متصور شوید که بتواند عذاب را برای همه فراهم کند؟

شاید پاسخ شما اینطور باشد که در تصور انسانی این اتفاق نشدنیست اما در قدرت بیکران خداوند کاملا امکان‌پذیر و شدنیست. یعنی خداوند با وجود اینکه قانون نسبی بودن همه چیز وجود دارد بهشت و جهنم را در یک مکان مشخص خلق کرده که برای همه بهشتیان پر از زیبایی و لذت و برای همه جهنمیان پر از عذاب و درد باشد. که در صورت این نوع استدلال باید ذکر شود که آیا بهشت و جهنم در صورت فهم و درک نشدن توسط انسان برای او اهمیتی خواهند داشت؟

آیا اگر به شخصی بگویید عذابی هولناک در انتظارت است ولی برای شخص او روشن نشود این عذاب هولناک دقیقا چیست و مدت‌ها فقط بشوند از شما که در صورت انجام گناهانی مشخص عذاب هولناک به تو خواهد رسید آیا او ترتیب‌اثری به حرف شما خواهد داد؟ آیا خود شما به موضوعی که برایتان مبهم است واکنش نشان می‌دهید یا آن موردی که وضوح دارد؟ حال آیا صرف اینکه خدا قادر تواناست و می‌تواند چنین کاری بکند وضوحی در خود دارد؟

بهشت و جهنم درونی و عدالت بی‌نقص خداوند

همانطور که در بالا اشاره شد اگر بهشت و جهنم بخواهند در دنیای خارج از ما به شکل یک مکان خاص باشند تناقضاتی مهم برایمان پیش خواهد آمد. اما آیا این یعنی بهشت و جهنم دروغ است؟ جواب خیر است زیراکه عدالت و حکمت خداوند باعث می‌شود او دنیایی را خلق کرده باشد که نتیجه هر حرکت برای آن موجودی که آن حرکت را داشته متناسباً ایجاد شود. ( چه او بخواهد آن نتیجه را بگیرد و چه نخواهد و یا به آن باور داشته یا نداشته باشد )

پس طبق قوانین کائنات باید بهشت و جهنم وجود داشته باشند اما آنها بسیار هوشمندانه و با کمال مطلق در درون هرکس و همراه هر فرد متناسب با خودش هستند. بهشت و جهنم جایی بیرونی نیستند که ما بگوییم بهشت یا جهنم را پیدا کردیم زیرا اولا طبق قانون نسبی بودن امکان‌پذیر نیست و دوما اگر بهشت پیدا می‌شد همه هرطوری که بود به سمت آن می‌رفتند و یا در مورد جهنم هرطوری که بود از آن فرار می‌کردند. در حقیقت عدالت و حکمت بیکران خداوند اینطور می‌طلبیده که این دو در جایی بسیار نزدیک باشند که هرآن ترس از عذاب گناه و ذوق رسیدن به مطلوب انسان را راهنمایی به مسیر صحیح خودش کند. و آنجا درون فرد فرد ماست که بسیاری کاملا از آن غافل هستند.

بهشت و جهنم چگونه می‌توانند در درون هر فرد باشند؟

برای پاسخ به این سوال مهم لازم است کمی زمینه‌چینی کنیم. در واقع خداوند هستی را با عظمت بیکران خودش خلق کرده و در آن ما انسان‌ها را با ویژگی‌های منحصر‌به‌فرد خودمان موجودیت داده. در این هستی هیچ شر و بدی نیست زیراکه هرآنچه که هست از اوست و او جز از خودش و مثل خودش که خیر است نمی‌آفریند. و تمام شر و بدی ها در نسبیت‌ها ایجاد می‌شوند و متناسب با وسعت دید هر فرد. که بارها تجربه کرده‌ایم مثلا زمانی در شرایطی خاص موضوعی را بد می‌دانستیم اما بعد‌تر با رشدی که کردیم متوجه شدیم بدی در کار نبوده و همان موضوع و اتفاق هم در خود زیبایی و خیر داشته.

در این جهان با عظمت همه چیز هست و هر فرد آمده تا به مقصود و هدفی برسد. هرآنچه که انسان را به آن هدف و مقصود که خداوند برایش در نظر گرفته که کاملا زیبا و پر از خیر خوبیست نزدیک کند برای آن فرد  خیر و خوبیست و در نهایت بهشتش می‌شود. و هرآنچه که انسان را از آن مسیر و مقصود دور کند می‌شود درد و رنج و در نهایت جهنم. ( زیراکه به انسان اختیار داده شده و به خواست خودش راهش را انتخاب و طی می‌کند )

عذاب درونی اصلی‌ترین و بدترین عذاب‌ها

ما از روز ازل برای هدف و مقصودی زیبا و طی کردن راه زیباتر آن خلق شده‌ایم. اگر در این بین به‌واسطه اختیاری که داریم سراغ چیزی کمتر از آن هدف برویم و در واقع خود را به کم بفروشیم در نهایت چه چیز در انتطار ما خواهد بود؟ حقیقت قطعا روشن خواهد شد و دردناک‌ترین عذاب در درون خودمان و توسط خودمان برایمان ایجاد خواهد شد که اینجا جهنم واقعیست. این جهنم مکان خاصی ندارد و در عین حال همه جا با فرد است. و از طرفی دقیقا به نحوی او را می‌سوزاند که باید بسوزد یعنی متناسب با خود خودش.

پس جهنم هر فرد آنجاییست که حق و حقیقت مخصوص خود را نیابد، به دنبال آن نرود و به مقصدش نرسد و بعد ببیند چه گنج بزرگی را در مقابل چه بی‌ارزشهایی فدا کرده. درحالیکه کاملا می‌توانست به آن برسد اما با غفلت خود به نور جهانش پشت کرد و اسیر سایه و تاریکی شد.

بهشت و جهنم دقیقا کجا هستند

بهشت هر فرد با خودش همراه است تا زمانی که آن را بیابد

در مبحث نسبی بودن متوجه شدیم که بهشت هر فرد باید متناسب با خود او باشد. و نمی‌توان مکانی با فرمی ثابت را به عنوان بهشت برای همه در نظر گرفت. بنابراین بهشت باید جای دیگری باشد. بهشتی که دقیقا مخصوص خود فرد باشد. و او آنجا زیبایی‌ها و لذت‌های مخصوص خود را بیابد و ببیند.

و اینجاست که اهمیت جستجوی درونی و کشف بهشت درون خودنمایی می‌کند. به اینصورت که خداوند ما را کامل خلق کرده و بهشت هر شخص را با خود او و برای خود او تعیین کرده. حال اگر کسی به خود بی‌آید توسط هدایت بینظیر الهی و خودباوری و قدرتی که از آنجا می‌گیرد می‌تواند هم بهشت خود را بیابد و هم آن را بسازد. دقیقا به همان صورتی که خودش آرزویش را دارد.

در حقیقت هرکس به خود بی‌آید و با خدایش هماهنگ شود با قدرت و آگاهی بسیار قادر خواهد بود بهترین‌های خود را خلق و یا جذب کند که این نوع رسیدن به بهشت کاملا عادلانه و حکیمانه است. جای هیچ گله و شکایتی باقی نمی‌ماند زیراکه هرکس خود سازنده و یابنده بهشتش می‌باشد. از طرفی دیگر ما می‌دانیم برای بودن در بهشت همین دنیا ( یک زندگی عالی و با کیفیت روی کره زمین ) می‌بایست انگیزه و انرژی بالا داشت و مدام در حال رشد و پیشرفت بود. حال سوال این است کدام افراد این انگیزه و انرژی بالا برای حرکت را دارند؟ آیا همان‌هایی نیستند که از درون به واسطه اتصال به منبع خود مدام شارژ می‌شوند و اعتماد‌به‌نفس و خودباوری بالایی دارند؟ اینها نشانه‌هایی هستند تا بهتر قبول کنیم بهشت در درون خود ماست.

اگر بهشت در درون است دقیقا از کجا شروع می‌شود؟

بهشت از زمانی شروع می‌شود که ما خدای خود را پیدا می‌کیم. آن منبع بیکران، آن خدای خودی و نزدیک، آن نور و آگاهی مطلق ( البته طبق قانون نسبی بودن به نسبت خودمان و بصورت تدریجی ) و این منبع بیکران آگاهی در صورت تسلیم بودن ما در مقابلش ما را هدایت به سمت بهشت مخصوص خودمان می‌کند. و از طرف دیگر جهنم هم از زمانی شروع می‌شود که ما به این نور پشت کنیم و از آن غافل باشم. و آن زمان با رفتن نور از زندگی ما تمام دوست‌داشتنی‌های ما هم ( به تناسب و به تدریج ) از بین خواهند رفت. پس بهشت و جهنم وابسته به ارتباط ما با خداوند است.

آیا آنچه پیشینیان ما درباره بهشت و جهنم باور داشته‌اند نادرست بوده؟

پاسخ این سوال در فهم قانون نسبی بودن همه چیز است. اینکه بدانیم هر موضوعی باید نسبت به شرایط خودش و میزان آگاهی موجود در آن شرایط بررسی شود. به نظر شما اگر به افرادی که در دوران جاهلیت زندگی می‌کردند گفته می‌شد بهشت و جهنم در درون شماست باور می‌کردنند و ذره‌ای به آن گفته‌ها بها می‌دادنند؟ مسلما پاسخ خیر است زیراکه آنها درکی از درونی بودن نداشتند، آنها فقط دنیای بیرونی خود را می‌دیدنند و آن را باور می‌کردنند. پس این آگاهی نمی‌توانست به فرمی که حالا در اختیار ماست در اختیار آنان قرار بگیرد و اثرگذار هم باشد.

برای درک بهتر به این مثال توجه کنید که اگر پیامبری در قلب اروپای سرسبز ظهور می‌کرد آیا باز هم وعده بهشت او جایی سرسبز با رودهای روان بود؟ آیا اگر وعده این بهشت را به آن مردم می‌داد اثری روی آنها می‌گذاشت؟ پرواضح است که باید متناسب با خودشان به آنها وعده بهشتشان را می‌داد تا بدانند آنچه دوست دارند در این دنیا هست و می‌توانند در راه درست به آن برسند.

اما آیا انسان امروزی همان انسان دوران جاهلیت است؟ آیا میزان آگاهی موجود با همان دوران قدیم برابری می‌کند؟ خیر. پس طبق قانون تناسب می‌بایست نگاه ما به بهشت و جهنم با آگاهی‌های جدید به روز شود ( البته این آگاهی از ازل بوده ولی دسترسی دوره ما به آن حالاست ) و بدانیم بهشت و جهنم همواره در درون خودمان هستند.

اشتراک در
اطلاع از
guest
18 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
محسن
محسن
1 سال قبل

سلام جناب تقوی زاده وقتی که ما اگاهی کامل داشتیم و داوطلبانه تصمیم گرفتیم این اگاهی رو نداشته باشیم در اصل قانون تضادها هست که میگه برای درک هر چیز نیازه به حرکت در مسیر مقابلش هست یا همون مبحث جفت افریده شدن همه بخش ها طبق بررسی ها و مطالعات که انجام دادم هدف از خلقت انسان ایجاد شرایط تضادی هست برای درک اگاهی های موجود خیلی دوست دارم راجب این موضوع یه فایل اموزشی یا لایو انجام بدین باتشکر از شما

خرازی
خرازی
1 سال قبل

سلام به شما استاد گرامی
ممنونم از توضیحات شما که انقدر خوب پاسخ می‌دهید و آنقدر آگاهی خوبی می‌دهید که برای همه قابل فهم میباشد خیلی سپاسگزارم🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏

سارا
سارا
1 سال قبل

بر طبق نظریه اسپینوزا ، ما به ضرورت ذات خدا چاره‌ای جز به دنیا آمدن نداشتیم و اراده ما نقشی در موجودیت ما و انتخاب ما در تولد و مرگ ما ندارد

سارا
سارا
1 سال قبل

ما انتخابی در آدم خوب بودن یا بد بودن نداریم .به بیان دیگر ما به اجبار محیط و علت ومعلول آدم خوب یا بد میشیم.
در این حالت چرا آدم بد محکوم میشه و آدم خوب پاداش میگیره (علت‌ها و معلول‌ها باید پاسخگو باشند)؟مثال:
خامنه‌ای رو شرایط محیط به این شکل کنونی فرم داده. پس خودش نقشی در فرم کنونی نداره .او به جبر دیکتاتور بودنش کارهایی میکنه ، تصمیماتی میگیره. پس اگه روزی اون دادگاهی بشه، باید محیطی که به او اجازه دادند به فرم کنونی شکل بگیره ، دادگاهی شوند.(منظور من علاوه بر سیاسیون، مردم معمولی هستند که نقض قانون در زمان انتخاب رهبر بعد از خمینی رو دیدند و سکوت کردند)

محسن
محسن
1 سال قبل

ممنون بابت توضیح عالیتون یه سوال داشتم طبق بررسی‌ها،مطالعات،تحقیقات و شهودی که داشتم وقتی که ما از کل که خداوند هست جدا شدیم در قالب توجهات مختلف خلق شدیم و پا به روی زمین گذاشتیم یعنی در واقع یک روح بیشتر وجود نداره که برای کسب تجربه خودش رو در قالب موجودی تقسیم کرده یا یه روح در قالب توجهات مختلف در جسم‌های مختلف وارد شده و اون روح اصلی واحد هر توجه رو بنا به تامین یک فرکانس در زمین ارسال میکنه و سعی در هدایت هر نقش یا توجه میکنه دوست دارم نظرتون رو بدونم سپاسگزارم

Ghazal Nasabeh
1 سال قبل

…ما انسان‌ها از عشق♥️ با عشق♥️ و برای عشق♥️ خلق شده‌ایم…
این زیباترین آغازی ست که تابحال شنیدم…
یک دنیا سپاس‌گزارم از این فایلِ فراموش نشدنیِ شما…تک تک دیالوگاتونو حفظم…
♥️روزِعشق مبارک♥️
معلم عزیز و بزرگ و نازنینم همیشه
سرشار از عشق و نور باشید♥️

these-are-the-10-best-red-roses-to-give-on-valentine-day-valentine-day-on-thursd-ever-red-roses-by-tom-de-houwer-of-decofresh-roses.jpg
جعفریان
جعفریان
1 سال قبل

سلام استاد بسیار عالی بود هرچه بیشتر صحبتهای شما روگوش میدم بیشترباخدای درونم آشنا میشم وبیشتربامن صحبت میکنه

الهام
الهام
1 سال قبل

بااجازه‌ی شما من آگاهی‌هاتون رو خوانش می‌کنم و‌با ذکر منبع انتشار می‌دهم
باشد که به دست انکه باید برسد.

الهام
الهام
1 سال قبل

درود برشما و سپاس از آگاهی که نشر می‌دهید

وفا اسعدی
وفا اسعدی
1 سال قبل

با سپاس بیکران از شما استاد عزیز برای به اشتراک گذاشتن این مبحث و درکتون از بهشت و جهنم….. نکته ای که در این زمینه وجود داره اینه که کلمه بهشت در قرآن اکثرا بصورت “جنات” اومده و نه “جنت” …. منظور هم دقیقا اینه که هر کس بهشت خودش رو میسازه و به تعداد انسان‌ها میتونه بهشت وجود داشته باشه.

غزل
غزل
1 سال قبل

بهشت برای من جایی ست که مثل کودکی هایم بتوانم حسابی اشتباه کنم و شیطنت آمیز بخندم و عین خیالم نباشه، بی ذهن و آزاد و دوان با پاهای برهنه! و هراشتباهی هم ببینم نه تنها قضاوت نکنم که برایم راستی و درستی جلوه کند…!
همیشه دلم برای اشتباه کردن های آزاد و بی مهابا تنگ میشه، امروز که روز عشقِ تصمیم گرفتم یه روزی که خودم میدونم کی تا میتونم اشتباه کنم و هرگز به فکر درستی یا نادرستی خوب یا بد زشت و زیبا باید و نباید نباشم و بینهایت رها و پروازکنان روی بال هایِ بزرگ و طلاییِ تمامِ پیروزی ها و شکست هایم
تمام اشتباهات و درستکاری هایم
روی دوشِ تمام افکار منفی و روشنم
تمام کلامِ خوب و بدم درآغوشِ فرشته و
دست در دستانِ شیطانِ وجودم به سیاحتِ آسمان ها بپردازم و به هیچ‌چیز فکر نکنم و فقط شاد باشم و آرام…….
فقط یک روز!
با همهٔ وجودِ خود به تمامی دوست باشیم…!
♥️روزِ 🦋عشق🦋 مبارک♥️

2.8/5 - (9 امتیاز)