استفاده از تصویرسازی ذهنی ، تجسم خلاق یا تخیل خلاق در واقع ابزاری است قدرتمند برای ایجاد احساس واقعی رسیدن به خواسته. وقتی همه چیز انرژی است و انرژیهای مشابه همدیگر را جذب میکنند، اگر ما در حس و حال واقعی موفقیت باشیم حتما به موفقیت میرسیم. و یا اینکه اگر ما در حس و حال واقعی رسیدن به خواسته و یا آرزوی خود باشیم، که در واقع همان ارتعاش و فرکانس خواسته ماست، طبق قانون حتما به خواسته خود خواهیم رسید.
تصویرسازی ذهنی، تجسم خلاق، تخیل خلاق
برای رسیدن به خواسته خود، کار ما فقط ماندن در حس و حال رسیدن به آن خواسته است، بطوریکه گویی چیزی را که میخواهیم از قبل به ما رسیده و در تملک ماست و میدانیم که صددرصد قرار است با آن روبهرو شویم. در این حالت ما باور داریم که به آن رسیدهایم یا خواهیم رسید، که نتیجه در واقعیت هم رسیدن به آن خواسته و آرزو خواهد بود، که در اغلب اوقات از راهی اتفاق میافتد که تصورش در ابتدای راه برای ما غیر ممکن است. برای اینکه ما در این حس و حال وارد شویم و بمانیم روشهایی وجود دارد که یکی از قویترین آنها استفاده از تصویرسازی ذهنی و قدرت تجسم خلاق و تصور خلاق است.
با استفاده از تخیل و تجسم خلاق ما میتوانیم احساس واقعی رسیدن به آن هدف را در درونمان ایجاد کنیم. این احساس در واقع همان انرژی است که مشابهش که همان خواسته و آرزوی ما است را جذب میکند. در حقیقت با استفاده از تخیل خلاق که به روش صحیح انجام میشود با تغییر حس و حال ما تغییراتی متناسب و هماهنگ هم در اطراف ما ایجاد میشوند که در واقع پاسخ جهان به لباس احساسی جدید ماست. و ما از زنجیرهای از اتفاقها و شرایط عبور خواهیم کرد تا در نهایت واقعیت تصورهای ذهنی خود را دریافت میکنیم.
اهمیت اجرای درست و اصولی تصویرسازی ذهنی و تخیل خلاق
تصویرسازی ذهنی درست و اصولی که نکات بسیار مهمی در آن باید رعایت شود همیشه ما را در جهت و مسیر رسیدن به خواستهها هدایت میکند. در واقع ما در تجسم خلاق درست و اصولی قدرت ذهنمان را در جهت رسیدن به خواسته خود هدایت میکنیم و یک نظم قدرتمند به آن میدهیم تا به چیزی جز نتیجه دلخواه نهایی توجه نکند تا با ماندن در این حالت با قدرت عظیمی که در همه ما وجود دارد به جواب برسد و راه را نشان دهد و یا شرایط مناسب را فراهم کند، که این قسمت واقعا همانند یک جادو اتفاق میافتد. که تمامی کسانی که تصویرسازی ذهنی را در عمل به درستی انجام دادهاند این موضوع را تایید میکنند.
نکاتی که در تخیل خلاق و تصویرسازی ذهنی باید رعایت شوند
- در تصویرسازی ذهنی ما فقط باید روی نتیجه دلخواه نهایی که خواسته ماست متمرکز شویم. کنترل توجه اصلیترین شرط در موفقیت است.
- تکرار و تمرین اصل اساسی بعدی است و باید با حوصله تا آنجایی پیش رفت که تصویر ذهنی ما کاملا برایمان واقعی و بدیهی باشد. به راحتی ۹۰٪ افراد قادر به عبور از این مرحله نیستند و نتایج عالی تخیل خلاق خود را از دست میدهند.
- ذهن ما مدام میخواهد از آن قسمت نهایی که کانون تمرکز ما باید باشد فرار کند، ولی ما باید مدام و پیوسته فقط به آن قسمت برگردیم و مجدد آن را به طرز صحیح انجام دهیم.
- تصویری که میبینیم میبایست لحظه یا لحظات رسیدن به خواسته ما باشد.
- این تصاویر در تجسم خلاق ما میبایست کاملا واقعی دیده و حس شوند. نباید به خود بگوییم اینها که تخیلی و غیرواقعی هستند و اگر لازم شد با تلاش انتخاب کنیم و سماجت به خرج بدهیم تا آنها رنگ و بوی واقعیت داشته باشند.
- ما تا جایی که امکان دارد باید رنگها، صداها، مزهها و حسها را در تصویرسازی ذهنی خود تجربه کنیم.
- نباید به این توجه کنیم که در چه زمانی به آن خواسته خواهیم رسید، چون ما همین حالا در حال تجربه آن بصورت واقعی هستیم.
- اینکه ما از چه راهی به خواسته خود رسیده یا خواهیم رسید هم نباید مورد توجه ما قرار گیرد. فقط تمرکز بر نتیجه نهایی.
چگونه تصویرسازی ذهنی ما را به هدف و خواستهامان میرساند؟
طبق قانون جذب ما اگر به مرحله باور و یا تمرکز به حد کافی برسیم کار تمام است و حتما خواسته ما واقعی خواهد شد. اگر دقت کنید میبینید که ما در مورد مواردی که باورشان داریم خیلی راحت تصویرسازی میکنیم و ذهن ما هیچ مقاومتی نشان نمیدهد. چون هسته اصلی آن توسط ما پذیرفته شده است. ولی در مورد آرزوهایمان چون آنها هنوز برای ما به مرحله باور نرسیدهاند و در واقع از ما دور هستند، ذهن ما مقاومت زیادی میکند و فقط برای مدت کوتاهی میتوانیم آن را واقعی تجسم کنیم. درواقع با تصویرسازی ذهنی و تجسم خلاق با تجسم نتیجه دلخواه نهایی و تکرار آن در حال نزدیک شدن به مرحله باور آن هستیم.
دیدن یک موضوع در واقعیت و یا تجسم آن بصورت واقعی از لحاظ انرژی یکسان است
ما اگر اتفاقی را در واقعیت مشاهده کنیم، بعدا آن را در ذهن خود به یاد خواهیم آورد؛ که این همان تصویرسازی ذهنی است. و جالب اینکه اگر ما اتفاقی را در ذهن خود بصورت واقعی و پیوسته ببینیم، طبق قوانین قدرتمند جهان هستی و کائنات، آن اتفاق در واقعیت دنیای ما منعکس خواهد شد. یعنی همانند بسیاری دیگر از قوانین هستی، اینجا هم یک رابطه دو طرفه وجود دارد. این قانون قدرتمند را همه انسانهای موفق در سطح بالا میدانند و همیشه در حال استفاده از آن هستند.
انسانهای فقیر و ضعیف مدام در حال تصویر سازی ذهنی فقر و کمبود هستند
دوباره با کمی دقت متوجه حضور این قانون قدرتمند در همه جا خواهیم شد. مثلا انسانهای فقیر در مورد چه تصویرسازی و تجسم میکنند؟ جواب این است که آنها معمولا بصورت ناخوداگاه در حال تصویرسازی ذهنی و تجسم خلاق منفی در مواردی مثل فقر و کمبود هستند. و آنها را در واقعیت زندگی و تجربیات خود پررنگتر میکنند. چون این افراد فقر و کمبود را باور کردهاند و پیوسته در حال به یادآوردن شرایط سخت و کمبود و یا آیندهای اینچنین برای خودشان هستند. و این همان توجه به مواردی است که ما نمیخواهیم ولی خودمان خلقشان میکنیم.
در حقیقت انسانهایی که باورهایی قوی در کمبود و فقر دارند اگر درباره پول و ثروت تصویرسازی ذهنی کنند قطعا یکی یا چند مورد از موراد بالا را رعایت نخواهند کرد. مثلا آنها به پول فکر میکنند و آن را در ذهن خود میبینند اما این تصویر یا برایشان واقعی نیست یا اینکه به جای خالی پول در آن تصاویر ذهنی توجه میکنند و یا مواردی از این دست. توجه دقیق ما به این نکات مهم باعث میشود در نتیجهبخش بودن تجسم خلاق و در کل قوانین کائنات تردید نکنیم.
تغییر ذهن و تصاویر ذهنی موجود در آن همیشه با تغییرات متناسب بیرونی همراه است
تمام تصاویر ذهنی ما فرمی از انرژی هستند و در درونشان قوه جذب وجود دارد که مشابه خود را به سمت خودشان بکشانند. وقتی ذهن ما با تصویرسازی ذهنی مثبت و تجسم خلاق شروع به پر شدن از تصاویر مثبت، که انرژی مثبت (منظور از انرژی مثبت احساس خوب رسیدن به خواستهها و یا حسی مشابه و همجنس آن است) هم دارند، میکند. قوه جاذبه مثبت آن تصاویر و ذهن ما شروع به جذب اتفاقات و شرایط مثبت متناسب با خودش میکند. و این، یعنی تغییر جنس و محتوی تصاویر ذهنی و افکار ما، همیشه نتیجهاش تغییر شرایط بیرونی ما در واقعیت زندگی خودمان متناسب با آن تغییر درونی خواهد بود.
لطفا ویدئوی آموزشی تصویرسازی ذهنی را تماشا کنید
داستانی واقعی از نتیجهبخش بودن تجسم خلاق
لطفا به صحبتهای زیبای نویل گادارد در ویدئوی زیر که درباره قدرت تجسم است گوش دهید.
(ترجمه و دوبله: سید سعید تقوی زاده – نام فایل اصلی : ( Rearrange the mind by Neville Goddard )
درودبرشما، دررابطه بامبحثتان که امروز دیدم باید بگم من درسنین نوجوانی زمانی که اینترنت واینگونه آگاهیها به راحتی دردسترس نبود وشاید در بعضی کتابها وجودداشت اما من بدون هیچگون شناخت وآگاهی به طور ناخودآگاه برای مدتی طولانی هرشب قبل از خواب همسرایدهآلم روتصور میکردم وهرلحظه به لحظه زندگیم بااین فردی که هنوز وجودنداشت رومتصورمیکردم وباحسی بسیارعالی وایمان به اینکه همسرآیندهام همینی هست که تصویرسازی کردم از لحاظ خصوصیات اخلاقی درواقع بااو زندگی میکردم ودرطول روز هرباربه یادمیاوردم قلبم پراز شوروشعف وایمان به خوشبختیم درکناراین آدم داشتم ولی متاسفانه وقتی ازدواج کردم کسی بوددقیقا نقطه مقابل فرد دنیای دوران نوجوانیم قبل عقد کمی تظاهربه محبت، منطق، شعور ووومیکردولی بعدعقدبکلی عوضشدوماهییت واقعیش رونشون داد، سوال من اینه باتوجه به فرمایشات شماچرا برای من این تصویرسازی جواب نداد؟ وچون این تجربه رو زمانی انجام دادم که این دست مباحث باب نبود ومن غریضی آن چیزی رو که طالب بودم تصویرسازی کردم اما کاملا نقطه مخالف وارد زندگیم شددرحالی که دراون سنین کوچکترین شکی نداشتم که فرد ایده آلم همانیست که مدتها درتصوراتم لحظه به لحظه بااو زندگی کردم
وسوال دیگه ایی دارم ،من شخصا مرگ رو از سالها پیشتر شاید همان نوجوانی پدیده بدی نمیدیدم البته مرگ بدون دردورنج وبیماری که وحشت مرگ رو به هرکس منتقل میکنه واعتقادم برآزادی روح ازقفس تن بوده که به گَمانم همین هم باشد حالا اگربرایمرگ کسی که هم بیمارروحی وجسمی است وهم باعث آزاردیگران خصوصا همسرمرگ وآرزوی مرگ راتصویر سازی کنیم اشتباه است ؟دخالت درکارخداونداست؟واصلا امکانش هست دراین خصوص ویژه ؟
از فایلها ومبحثهاوتوضیحات بسیار روان وعالی وقابل تعمقتان بسیار سپاسگزارم ومنتظر جواب شما بزرگوار
درپنان قدرت الهی ☘️
سلام حتما نقطه مقابلش رو هم در کنارش میدید و حس داشتید
درود و سلامتی برشما ، موضوعی درمورد این مبحث را خواستم درمیون بگذارم وجواب مربوطه رو لطفابفرمائید، من دردوران نوجوانی که اصلا اینجور مباحث شاید در کتابهای خاصی بود و تکنولوژی به این صورت نبود که همه بتوانند آگاهی پیدا کنند و طبعاً کتاب هم در دسترس همه نبود و من بدون هیچ آگاهی همسر ایدهآلم را جزبهجز هرشب به صورت سریالی تجسم میکردم وحال بسیار خوبی دریافت میکردم و انقدر این حس قوی بودکه حس میکردم در اون تایم تصوربا او زندگی میکردم و مطمعن بودم همسر آیندهام همین ویژگیها را دارد ولی متاسفانه ازدواجم باکسی بود که دقیقا نقطه مخالف تصویرسازی و باور من شد و سالهاست ادامه دارد و درچندسال اخیر که این اطلاعات ازطریق اینترنت در اختیارجوانان هست برای من بسیار سوال برانگیزه که چرا زمانی که هیچی در مورد تصویرسازی خواسته نمیدونستم ناخودآگاه این کارو انجام دادم ولی نتیجه کاملا برعکس گرفتم من فردی بااحساس ،منطقی مهربان ،واینکه عاشق هم هستیم را متصوربودم ولی فردی کاملا متفاوت که هیچکدوم ازاین خصوصیات رونداره واردزندگیم شدناگفته نماندقبل ازدواج یه همچین چهره ایی ازخودنشون داد واز اونجایی که من باورم به تبدیل شدن تصویر سازیهام به واقعیت بودامابلافاصله بعد عقد تغییر ماهییت داد و درون واقعی خودش رونشون داد،حالا سوال من اینه که باتوجه بر فرمایشات شما من دقیقا باهمین روش تصویرسازی کرده بودم چرا برعکس عمل شد؟
و یه سوال دیگه شاید خارج از عُرف باشد،خواستم بپرسم باتوجه به اینکه شخصا مرگ رو،رهایی وآزادی از قفس تن میدانم واصولا طبق فرمایش شما درفایل مربوط به مرگ ومطالعات دیگرم درموردعالم پس از مرگ ، آیامیشه برای مرگ کسی که هم بیمار است وهم سالهاباعث آزاردیگران خصوصا همسرداشته و دارد تصویرسازی کرد؟ تابا این تصویرسازی به این نتیجه و درخواست رسید ؟یا دخالت درکار خداونداست ؟
از جوابگویی وراهنمائیهای بسیار ارزنده و متفاوت شما از دیگران بسیارسپاسگزارم ،درپناه قدرت الهی
با سلام و تشکر از شما همراه عزیز
در اینکه بشود با تصویرسازی ذهنی به نتیجه دلخواه رسید نکات ظریف و مهمی وجود داره که رعایت نشدن اونها قطعا باعث نتیجه نگرفتن خواهد شد. فراموش نکنیم هر مدل تصویرسازی کردن به معنای درست حرکت کردن نیست.
در بخشهای مختلف همین وبسایت میتونید این نکات ظریف رو پیدا و از اونها مطلع بشید.
موفق باشید.
چقدر این ویدیو جالب ، آموزنده بود
سپاس بابت انتشار آن
سلام استاد خسته نباشین ممنونم میشم که در مورد تصویرسازی پاسخ سوالم بدین 🌷🌷
سلام ممنون از شما
دوست عزیز کدوم سوال؟ سوال جدیدی از شما اینجا نیست. تا به حال به همه سوالات قبلی شما پاسخ داده شده. اگر نیاز به راهنمایی بیشتر دارید باید از طریق مشاوره تلفنی اقدام کنید چونکه اولا اینجا امکان تشریح مسائل نیست و دوما نمیشه در یک فضای عمومی به سوالات شخصی پاسخ داد.
موفق باشید.
سلام استاد خسته نباشین ذهن من در شروع کار روی این ۴ مکان با حس و حال خوبی متمرکز شده بود و بعد من اعلان هایی که مربوط به تصویرسازی برام امده بود نگاه کردم وتو مطالب تاکید کرده بودند که تصویر سازی باید در یک مکان باشه من ازشون پاسخ سوالم گرفتم گفتند باید مربوط به یک موضوع باشه و هر ۴ مکان همگی در مکان باشه استاد مگه میشه و این موضوع بشدت فکرمو مشغول کرد استاد چون این فرد کارش توصحنه خوانندگی و مدام برای غذاخوری به رستورانها میره و بعد به ساحل و مستقیم به طرف خانه ویلایی اش استاد من هم فقط متمرکز به یک مکان نامزدی شدم و بعد احساس کردم که باید به این ۴ مکان هم وصل بشم استاد من تو این ۵ مکان حس و حالم خیلی خوبه استاد من هر چی از خدا خواستم بدست اوردم ❤❤❤
سلام استاد هدف من ازدواج با کسی که شناخت کامل ازش دارم و شغلش خوانندگی ایا باز هم میتونم تو همین ۵ مکان تصویرسازی کنم استاد شما هر طور که صلاح بدونید من همین روند تصویرسازی را در پیش میگیرم ممنون میشم که راهنماییم کنید ❤❤
ببینید دوست عزیز همونطور که در فایل تصویرسازی اشاره شد شما اگر با انجام تصویرسازی و تجسم حال خوب و واقعی از اون میگیرید و اون رو حفظ و تقویت میکنید، پس در راستای درستی حرکت میکنید اما اگر تصویرسازی شما مصنوعی به نظر میرسه یا خیلی همه چیز پراکنده هست یا اینکه شک و تردیدهای زیادی در شما غالب میشه که درنهایت اجازه نمیده اون حس واقعی در شما ایجاد بشه و باقی بمونه، یعنی شما در راستای خواستتون حرکت نمیکنید. که در اون مرحله باید بررسی بشه ببینیم چه عامل و یا عواملی در شما با خواستتون هماهنگ نیست.
سلام استاد مکانهایی که من تصویرسازی میکنم مکان عروسی و مکان خانه و مکان ساحل و مکان رستوران و مکان خوانندگی استاد من در این مورد نمیتونم روی افکارم تمرکز بگیرم همه این ۵ مورد را باید در یک مکان تصور کنم استاد من در این مورد به مشکل برخوردم ممنون میشم که در نحوه درست تصویرسازی راهنماییم کنید🌹🌹🌹
دوست عزیز اولا که مشخص نکردید هدف اصلی شما چی هست؟ من قبلا توضیح دادم اگر هدف شما در این ۵ مورد مشترک باشه در کل مشکلی نداره و در ضمن برای تمرکز نیاز به تمرین هست. با تمرین ذهن شما یادمیگیره که روی چی باید بمونه و از چه موضوعی دوری کنه.
سلام استاد خسته نباشین استاد من میتونم خودم در پنج مکان تصویرسازی کنم استاد باید حتما تصویرسازی در یک مکان باشه ممنون میشم که در این مورد راهنماییم کنید🌷🌷🌷
سلام
ببینید دوست عزیز اگر اون ۵ مکان مختلف که میفرمایید به هم مرتبط هستن و درباره یک موضوع هستن هیچ اشکالی نداره و بهتون کمک میکنه به اصل اون موضوع نزدیک بشید اما اگر اونها هیچ ربطی به هم ندارن اونوقت شما باید بدونید که دلیل در نداشتن یا کمبود تمرکزتون روی هدف هست که ذهن شما به جای تمرکز روی نتیجه نهایی از این شاخه به اون شاخه میپره و اینجا شما باید تمرکز خودتون رو اصلاح کنید.
سلام استاد من به هدفم خیلی ایمان دارم هدف من واقعیه استاد هدفی که دارم باید حتما قابل دسترس باشه همه میگویندغیر ممکنه تو به اون فرد دسترسی نداری استاد من چطور میتونم در جهت رسیدن به هدفم حرکت کنم ممنون میشم که راهنماییم کنید🌷🌷
سلام به شما همراه عزیز
ببینید تمام فایلهای ما و همین مطلب که شما در بخش کامنتش سوال خودتون رو مطرح کردید در جهت راهنمایی شما برای رسیدن به اهدافتون هستند. از این مطالب با حوصله استفاده کنید تا بفهمید باید چه کار کنید و چطوری مسیر رسیدن به خواستتون رو طی کنید.
اگر نیاز به راهنمایی دقیق و سریعتر در مورد خواسته شخصی خودتون رو دارید باید از طریق مشاوره تلفنی اقدام کنید.
سلام استاد خسته نباشین استاد من میتونم خودم در چهار مکان کشوری تصویرسازی کنم که حتی یکبار هم به اونجا نرفتم و نمیشناسم ویا باید تصویرسازی در مکان باشه استاد من چطور باید دقیق و باجزئیات تصویرسازی کنم از کشوری که یکبار هم ندیدم استاد من از طریق ویژن بورد که در گوشیم درست کردم از اون کشور تصویرسازی کنم استاد ممنون میشم که راهنماییم کنید❤❤
با سلام و تشکر از شما همراه عزیز
اول از همه باید توجه داشته باشید که تصویرسازی هدفی که براتون باورپذیر نیست شما رو به جایی نخواهد رسوند. باید روی هدفی تمرکز کنید که بزرگی اون برای شما از محدوده باور خودتون خیلی بیشتر نباشه.
دوم اینکه مهم این نیست که شما به اون کشور رفتید یا نه، مهم پیدا کردن حس اون خواسته و تمرکز روی همون هست (حالا با هرچی که الان در دسترستون هست، مثل همون ویژن برد) در ضمن با تمرکز درست، موارد بیشتری پیدا خواهید کرد که به شما در تصویرسازی وضوح بیشتری بدن.
سلااااام و درودی فراوان😊
عاااااالی بود ممنونم…
چقدر فایل نسبی بودنِ همه چیز نجات بخشِ روحِ، تا قبل ازین فایل چقدر من با روحم در کلنجار بودم که چی درسته کدوم کارم درسته ولی خداوند و خواسته هایش برای ما که بهترین هاست بینهایت والاتر ازین صحبت هاست تنها باید آروم باشیم و بقول شما هرچیزی هرکاری در زمانی که انجام دادیم و انتخابش کردیم حتما درست بوده اگه قلبا و باتمام وجود خواسته باشیمش… همین برسر دوراهی ها تمام انرژی های خوب و زحمت هامونو به باد میده بنظرم اگه حتی انتخابمونم درست نبوده اما حسمون عالی بوده مهم همونه… من بطرز جالبی از سه مرحله ای که گفتین گذر کردم در ابتدای راهم بی مهابا و با شجاعت هرچه تمامتر و دقیق و بارها و بارها در طول روز تصور کردم و انقدر اینکارو با لذت انجام میدادم که خیلی وقتها با حرکات و عکس العمل های بیرونی همراه بود و حسابی برام لذتبخش بود، هرچند ازهمون ابتدا تنها فکر کردن به خواستم برام کافی بود تا با تمام روحم در مدارش باشم و دیوانه وار عاشقش باشم دیگه با تصور که خیلی عالی میشد بعدها نیاز دیدم سرعتمو کم کنم و کمی رهاش کنم و متعادل رفتار کنم همین بعدها بیشتر از یکسال بود! اونوقتا میگفتم شاید همینکارم اشتباه بوده شاید باید… ولی با توجه به فایل نسبی تنها اونکار بنزینِ وجودم بود شایدم فکر میکردم باید تسخیرش بشم! به هرحال درست یا نادرست الان هرچه آگاهی ام بیشتر و بیشتر میشه جور دیگه ای خودبخود به سمت خواستم در حرکتم بیشتر و بیشتر با خدایم هستم و نیازی نمیبینم دیگه زیاد با رویام باشم کمی شاهوارتر عمل میکنم!
گاهی کاملا بی توجهی برام بهتره خودم حس میکنم که چه وقت کدومش بهتره قبلا میگفتم اینکه بینظمیه! اما این فایل نسبی بودن رهابخشِ جان و روحِ! این بینظمی نیست، به هرحال فقط که این نیست صبر و شعور و ایمان حقیقی هم بسیار دخیلِ… دیگه نمیخوام تا الان بعداز اینهمه مدت باز بگم درسته یا نه… دیگه در توانم نیست! بنظرم لحظات غیرقابل وصفی که از احساسِ داشتن واقعیِ رویام دارم و تصوراتم راجع به خداوند و قضاوت هایش کافیست تا به رویایم برسم فقط زمانش نرسیده، نمیدونم درست فکر میکنم یا نه😄این درستی یا نادرستی واقعا کشنده ست اما این نظر حقیقیِ منِ که در تعالی روح و رشدِ ایمانمون به سمتِ تحقق رویامون وقتی در مسیر پیشرفت والایی باشیم این کارها و تمام این آموزشها ابتدایی و برای آماده سازیِ ذهنی که سی سال بد برنامه ریزی شده هست بعد که بینهایت فراتر میریم و عاشق خداوند میشیم و میفهمیم که واقعا کی هستیم و خواسته ما برای خداوند تنها لکه ابری کوچک در وسعتِ بی انتهای آسمان هایش است یا قطره ایست و اینکه حالا اینکارو کردم درست بود یا نه و ازین صحبتها واقعا میرن کنار دیگه بحثِ یقین کامل میاد وسط و اینکه فقط باید صبر کرد و هرچه بیشتر و بیشتر شاهوار رفتار کرد و خاموش بود…. حالا کمی اینور اونور رفتار کردن و تصورِ اینکه اینها باعث شدن که من به رویام نرسم در عین اینکه واقعا باایمان باشیم و عاشق خداوند تنها بی احترامی به بزرگی و ارادهٔ خداوند هست اون اصلا به این چیزها توجه نداره من اینطوری میبینم من دست و پای زیبای خداوند رو در تحقق رویام خیلی دخیل میبینم….
البته تمام اون کارها و آموزش ها با جزییاتش من رو آماده کردن و هل دادن به چنین مرحله ای از فهم و لحظات بینهایت زیبایی رو تجربه کردم با تصویرسازی و بقیه مسائل اما دیگه مثل قبل جواب نمیدن خیلی وقتها تنها دلم میخواد فقط بشینم و سکوت کنم تصور هم دلم میخواد اما سکوت رو بیشتر میخوام انقد رویام حقیقیِ بنظرم نیازی ندارم تصور کنم ولی جسته گریخته اینکارو میکنم تشنم که بشه تصوراتم رو مینوشم و چه جالب برای من سکوتِ کامل در حین تصویرسازی ممکن نبود و من سعی کردم با قدرتمند ساختن ذهنم تحت هرشرایطی تصور کنم خیلی وقتها توی قطار یا جایی که هستم نیاز میبینم چشامو ببندم و ببینمش اصلا برام مهم نیس هیچی نمیشنوم و میبینمش و از طرفی دوس دارم هم صداهای اطراف باشه هم رویام هم لحظه حال باشه هم اون! اینطوری برای روح و جسم و ذهنمم خیلی بیشتر حقیقی بنظر میرسه برای من اینطوری بهتره و در سکوت که چه بهتر…..
شما بهترین معلم زندگی خیلی برایم عزیز و بزرگ و دوسداشتنی هستید… ♥️🦋♥️
سایهٔ قشنگتان مستدام باد 🌺
شاد و پیروز و عاشق باشید و سرشار از نور🌈
👑💎👑
با سلام و تشکر فراوان از توجه دقیق شما دوست عزیز به مسائل، همچنین بابت لطف شما
موفق باشید.
mamnon