شما در این عالم باید عشق و معشوق خود را بیابید

درک نسبی بودن همه چیز به راستی یکی از کلیدهای مهم رسیدن به گنج‌های زندگیست. زیراکه ندانستن این قانون که در عالم همه چیز نسبی است باعث می‌شود انسان همواره کورکورانه به دنبال معشوق خود باشد. در حقیقت وجود عشق در زندگی ما کاملا ضروریست و بدون عشق هیچ گونه فرمی از زندگی وجود ندارد. و برای وجود و جریان داشتن عشق همه موجودات نیاز به معشوق خاص خود را دارند. تک تک ما انسان‌ها هم معشوق خاص خود را داریم و اگر او را ببینیم، و به سمتش در حرکت باشیم کاملا معنای زیبای زندگی را حس خواهیم کرد.

خلقت کامل و بی نقص خداوند اینگونه بوده که معشوق ما در این عالم با ما و برای ما موجودیت پیدا کرده. ما او را می‌خواهیم و او هم ما را ولی با این شرط که ما می‌بایست او را در این جهان شلوغ و پر سر و صدا بیابیم و بعد تمام توجه خود را معطوف او کنیم تا ارتباط و نزدیکی به او بر پایه این تمرکز توجه به ما آنچه را که حقیقتا خواهانش هستیم بدهد.  و اینجاست که درک قانون نسبی بودن همه چیز باعث می‌شود ما بسیار بهتر بتوانیم معشوق خود را از میان این هیاهو بیابیم و دنبالش کنیم.

انسان‌هایی که نسبی بودن همه چیز را نمی‌دانند همواره سرگردانند

درک اصل نسبی بودن همه چیز شما را از بی هدف بودن و سرگردان بودن در زندگی رها می‌کند. همه ما به دنبال پیدا کردن راه درست زندگی و دوری کردن از راه‌های نادرست هستیم. و سوال اینجاست که آیا واقعا درست و نادرست در عالم مطلق هستند؟ آیا اگر درستی را در یک زمان و مکان خاص برای عده‌ای خاص پیدا کردیم می‌توانیم آن را برای همه تجویز کنیم؟ جواب این سوال خیر است و شما در ادامه دلایل زیبای آن را خواهید دید.

فرض بگیریم شخصی ناآگاه از قانون نسبی بودن همه چیز به دنبال انتخاب یک دین برای خود است. کدام دین واقعا دین درستی است؟  همه ادیان ادعا دارند حق با آنهاست و دیگران گمراهند. و هرکس که مدتی با آنها از نزدیک ارتباط داشته باشد تحت تاثیر دلایل و درستی حرف‌هایشان قرار خواهد گرفت. یا مثلا کدام نقطه از کره زمین بهترین مکان برای زندگیست؟ آیا شما می‌توانید بهترین مکان را بیابید؟ هرگز نمی‌توانید و هرجایی که بهترین شما باشد قطعا نمی‌تواند بهترین دیگران و همه باشد زیراکه همه چیز در عالم نسبی است.

در این حالت شخصی ناآگاه از نسبی بودن همه چیز یک عمر به دنبال بهترین، درست ترین و… خواهد بود درحالیکه هرگز آن را نمیابد و همیشه در کمبود و سرگردانی زندگی می‌کند. و از طرف دیگر انسان آگاه از این قانون به دنبال درست خود می‌رود و آن را میابد که در واقع همان معشوق و عشقش در زندگیست.

نسبی بودن همه چیز

قانون نسبی بودن همه چیز به چه معناست؟

اگر بتوانیم از دیدی وسیع‌تر و بالاتر به جهان‌مان نگاه کنیم متوجه قانون نسبی بودن همه چیز خواهیم شد. در این نگاه شما بزرگ و کوچک نخواهید داشت. هر بزرگی که پیدا کنید در جایی دیگر کاملا کوچک خواهد بود. مثلا ممکن است بگویید خورشید بزرگترین است درحالیکه خورشید با این عظمت در کنار دیگر ستاره‌ها کاملا کوچک خود را نشان می‌دهد. در این نگاه شما بد و خوب را هرگز نمی‌توانید پیدا کنید زیرا هر بدی در محدوده خود با توجه به دید ناظر خاص خود بد است. وقتی محدوده آن و یا ناظر عوض می‌شود همان بدی می‌تواند خنثی و یا حتی کاملا خوب خود رانشان دهد.

در حقیقت طبق این قانون معنی و مفهومی که ما به هرچیزی در این عالم می‌دهیم متناسب با نگاه ناظر، میزان آگاهی موجود، زمان و مکان و هدفی است که دنبالش می‌کنیم. و از آنجایی که ما در دنیایی زنده و دائما در حال تغییر و حرکت زندگی می‌کنیم پس هیچ چیز مطلق و ثابت نخواهد بود. حال آیا می‌توانید تصور کنید درک نسبی بودن همه چیز چقدر رهایی بخش خواهد بود و چقدر می‌تواند وضوح را در زندگی شما ایجاد کند؟ در ادامه قسمتی از این نتایج مثبت را بررسی می‌کنیم.

شما نیازی به تایید دیگران برای دنبال کردن هدف خود ندارید

افراد زیادی از اهداف و سبک زندگی دلخواه خود دست می‌کشند فقط به این دلیل که دیگران آن را تایید نمی‌کنند. و آنها اینطور برداشت می‌کنند که اگر دیگران هدف و راه و روش من را تایید نمی‌کنند پس حتما من در اشتباه هستم. در صورتی که همیشه اینطور نیست و درک قانون نسبی بودن همه چیز به ما اینطور نشان می‌دهد که هدف ما برای دیگران که قطعا متفاوت با ما هستند ( از نظر میزان آگاهی، از نظر سلیقه، از نظر نوع نگاه به زندگی و…) زیبا و خواستنی نیست و به همین دلیل آن را تایید نمی‌کنند. درحالیکه آن هدف و سبک زندگی برای ما کاملا درست و زیباست.

بنابراین شما با این آگاهی هرگز از هدف خود و آنچه برای شما درونش پر از عشق و زیباییست به علت نظر مخالف دیگران دست نمی‌کشید. زیراکه شما هر هدف و راهی را که انتخاب کنید در نهایت همواره عده‌ای با شما مخالف و عده‌ای دیگر با شما هم عقیده و موافق خواهند بود. پس دیگران ملاک نیستند و اصل احساس قلبی خوب ما به آن راه و هدف است.

اعتماد‌به‌نفس، عزت‌نفس و خودباوری در شما تقویت خواهد شد

هنگامی که نسبی بودن همه چیز را درک می‌کنیم خود را هرگونه که هستیم دوست خواهیم داشت. زیرا مقایسه‌ای با دیگران نمی‌کنیم و به دنبال این نیستیم که حتما تایید دیگران باعث احساس ارزشمندی درون ما شود. در حقیقت اعتماد به نفس و خودباوری ما افزایش میابد به این علت که متوجه می‌شویم بسیاری از تایید نشدن‌های ما توسط دیگران ریشه در اشکال و ایراد ما نداشته بلکه نگاه منحصر به فرد آنها و قانون نسبیّت باعث آن واکنش‌ها می‌شده.

هنگامی که طبق قانون نسبی بودن همه چیز متوجه شدیم هرکس مسیر و هدف منحصر به فرد خود را دارد دیگران را قضاوت نمی‌کنیم و قضاوت دیگران هم برایمان موضوع مهمی نخواهد بود. زیرا قضاوت درست همواره مخصوص خداوند است همانی که دقیقا در هر مرحله به نسبت مخصوص هرکس به او نزدیک است و او را هدایت می‌کند و یا به او تکلیف میدهد و نتیجه را به نسبت خودش نشانش می‌دهد. ( عدالت و قانون تناسب )

نسبی بودن همه چیز

فهم نسبی بودن همه چیز جنگ‌ها و برخوردها را از بین می‌برد

عده‌ای از افراد برای خود خدایی با نامی خاص، دینی خاص و در کل درست و غلط خاص خودشان را دارند. آیا آنها می‌توانند به این علت که در دین و یا خدای خودشان درستی را دیده‌اند آن را ولو با نیّت خوب و خیر به دیگران تحمیل کنند؟  آیا اگر عملی برای شما یا افراد زیادی مثل شما گناه بود میتوان حکم صادر کرد که آن عمل برای همه گناه خواهد بود؟ آیا اجبار به رعایت ارزش‌ها و یا مسائلی مانند امر به معروف به آن شکلی که ما در حال حاضر بیشتر می‌بینیم نتیجه‌ای مثبت به دنبال دارند؟

پاسخ تمام این سوال‌ها خیر است. قانون نسبی بودن همه چیز دقیقا مثل نور جهل ما را از بین می‌برد. به عنوان مثال موضوع نسبی بودن گناهان را بررسی کنیم. عملی که من و شما در دوره خودمان و به فرم مورد نظر خودمان گناه می‌دانیم هرگز برای همه گناه نیست ( درحالیکه ما فکر می‌کنیم گناه است ) زیرا اگر آن عمل مثلا ارتباط با نامحرم واقعا به شکل مورد نظر ما گناه بود پس میلیون‌ها انسانی که هر روز ارتباط با نامحرم دارند گناه‌کار و سزاوار عذاب خواهند بود. که اگر اینگونه باشد صفات خداوندی مثل حکیم و مهربان بودن کاملا زیر سوال خواهند رفت. که چگونه خداوندی که از همه چیز آگاه و به همه چیز توانا بوده تا این حد انسان‌های گناه‌کار خلق کرده که سرانجامشان عذاب باشد؟

پس یا باید نسبی بودن همه چیز من‌جمله نسبی بودن گناهان را قبول کنیم ( که راهی جز این نداریم چون اصل همین است ) یا اینکه قبول کنیم خدا قادر دانا و مهربان نبوده که در این صورت از ریشه خدا را در ذهن خود تخریب کرده‌ایم. مجدد قانون نسبیّت ما را به اینجا می‌رساند که بدانیم هرکس به میزان آگاهی، گنجایش و راه و هدف خودش از جانب خداوند در صورت عمل گناه گناه‌کار شناخته خواهد شد و متناسب با همان هم مجازات خواهد شد. و در این عالم کسی نیست که با اطمینان بتواند از گناه‌کار بودن دیگران بگوید و برای آنها حکم قطعی بدهد. ( شناخت مفهوم گناه در دوره رایگان با خدا باش و پادشاهی کن )

در فایل صوتی زیر می‌توانید مطالب بسیار ارزشمندی را در مورد قانون نسبی بودن بیابید

اشتراک در
اطلاع از
guest
7 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حسین
1 سال قبل

استاد عزیز پس با این وجود می‌شه گفت که کار حکومت و اون کسی که زمام جامعه رو در دست داره، دخالت در امور فردی اشخاص نیست بلکه کار حکومت زیباتر کردن روابط بین اشخاصه و اینکه با توجه به قدرتی که در دستشون است و این قدرت رو از صاحب اصلی قدرت گرفتند، اجازه نده تو جامعه عده‌ای به حقوق عده دیگر تعدی کنن، کار حکومت دفاع از مظلوم در مقابل ظالمه. موافق عرض بنده هستید؟ در مورد آداب حکومت داری و رسیدگی به امور جامعه دیدگاهی دارین؟ موافق برداشته شدن مرزهای بین کشورها و یکپارچگی دنیا هستین؟
بسیار ممنون از شما.

محمد خیرخواه
محمد خیرخواه
1 سال قبل

سلام بسیار عالی، خیلی از بیانات شما لذت بردم ممنون ازشما که آگاهیهای ناب را به ما هدیه میدی دوستت دارم۰

فاطمه
فاطمه
1 سال قبل

بسیار بسیار زیبا♥️ این فایل عمیقا حالمو خوب کرد

Ghazal Nasabeh
1 سال قبل

درووود♥️🦋♥️بینهایت و بینهایت و بینهایت سپاسگزارم و بینهایت زیباییِ تمام وجودوروحِ شما را میستایم♥️صحبت های شما برای من از شنیدن قطعه های پیانو که با قلب و روحم درآمیخته س بینهایت زیباتره! من پنج بار پشت سرهم بدون اغراق گوش دادم و سیر نشدم مثل یک آهنگ زدم روی رپیت و تکرار میشد… به حدی این شعروموسیقی و زیباییِ درونِ کلام و هزارجور ریزه کاری زیبایِ دیگه ای که در صدا و مطالب شما نهفته ست رو دوست دارم که فقط خدا میدونه! انقدر گوش میکنم تا زمانیکه به ورای همه چیز نائل بشم و به یگانگی برسم… باید این دوگانگی ها جایی متلاشی بشه و با گوش دادن های مکرر قطعا جایی در مغز منفجر میشن و چه زیبا میشد اگر همه جهان به این گوهر کلام شما نائل میشدن و چه خاموش میشد جهان به یکبارگی…! چه زندگی ها و نگاهها و روابط ژرف و بینظیر…میشد! من چه سعادتمندم که معلمی چون شمادارم! به خودم افتخارمیکنم که چنین برگزیده خداوند شدم به یکبارگی و به خودم میبالم که دوستی گرانبها و باارزش و بزرگوار و معلمی والا چون شما دارم… کلامم احساس شگفتیِ مداوممو هیچگاه بیان نخواهد کرد…! اما چه حرفها میخواستم بگویم همه رو فراموش کردم!!!
بینهایت دوسِتون دارم قابل بیان نیست…
همیشه شاد و پیروز و عاشق باشید♥️🦋♥️

رضا
رضا
پاسخ به  Ghazal Nasabeh
1 سال قبل

چه کلام زیبایی بانو!🌺

جعفریان
جعفریان
1 سال قبل

سلام استاد بسیار عالی بود شنیدن حرفهاتون حالم رو خیلی خیلی خوب کرد ازتون ممنونم بامطالب عالیتون ما رو به سمت آگاهی های زیادی هدایت میکنید

3.4/5 - (15 امتیاز)