جذب فرد دلخواه از آن دسته از مسائلیست که در استفاده از قانون جذب و رسیدن به اهداف مورد توجه ویژه قرار دارد. بیشتر مردم به دنبال این هستند که با استفاده یک راه یا تکنیکی بتوانند فرد دلخواه خود را جذب کنند. و اگر جایی خبری از راهی باشد که بتوان با استفاده از آن جذب عشق دلخواه را کرد این طیف وسیع افراد به سمت آن هجوم خواهند برد. اما آیا واقعا تکنیک و راهی برای جذب فرد دلخواه با ضریب اطمینان بالا وجود دارد؟ آیا میتوان فرد دلخواه را به خواست خودمان جذب کنیم؟
راه و تکنیکی که عموم مردم میخواهند با آن به عشق خود برسند اصلا وجود ندارد زیرا اگر فرض بگیریم چنین راه و یا تکنیکی وجود داشته باشد آنوقت تکلیف افرادی که تعداد زیادی خواهان رسیدن به آنها هستند چه خواهد شد؟ آیا میتوانند در تصاحب همه آن افراد باشند؟ تناقض بعدی اینکه چه پاسخی برای حق انتخاب و اختیار افراد خواهیم داشت آیا فرد دلخواه ما صاحب اختیار و انتخاب برای خود نیست که برای خودش تصمیم بگیرد؟ پس باید آگاه شویم تکنیک و راهی برای جذب فرد دلخواه آنگونه که عموم انتظار دارند نمیتواند وجود داشته باشد. اما آیا نبود چنین تکنیکی یعنی رسیدن به فرد دلخواه منتفی است؟ آیا ما نمیتوانیم به فرد دلخواه خود برسیم؟
جذب فرد دلخواه با استفاده از قوانین زیبا و برحق کائنات
جهان برپایه قوانینی زیبا و برحق اداره میشود که به هیچ عنوان اجازه نمیدهد اتفاقی اتفاقی برای فردی بیافتد. و هرآنچه پیش میآید در راستای قوانین ثابت کیهانیست. حال در حوزه روابط هم همین قوانین کاملا حکمفرما هستند اینگونه که موفقیت در جذب فرد دلخواه به استفاده از راه و تکنیکی خاص نیست، بلکه عامل اصلی خود فردیست که قصد دارد شخصی را جذب کند. این یعنی شما نمیتوانید زمانی که خود در موقعیت خوبی نیستید فرد خوبی را برای خود جذب کنید. زیرا طبق قانون فقط و فقط مشابهها جذب یکدیگر میشوند. بنابراین در جذب فرد دلخواه یا جذب عشق عامل اصلی خود فردیست که میخواهد فرد مورد علاقه خود را جذب کند نه آن فردی که قرار است جذب شود. درحالیکه عموم تمام توجه خود را به فرد دلخواه خود میدهند و میخواهند روی او تغییراتی ایجاد کنند تا او جذب آنها شود.
ما انسانها بطور ذاتی به سمت زیبایی، ثروت، اخلاق خوش، قدرت، علم و آگاهی و… کشش داریم و جذب آنها میشویم. اگر فردی به نسبت خود توانسته باشد حداکثر مقدار ممکن این ویژگیها در خود را ایجاد کند، آنگاه چه بخواهد و چه نخواهد عدهای جذب او خواهند شد. اما اگر او در این ویژگیها ضعیف باشد نمیتواند به هیچ عنوان انتظار موفقیت در جذب افراد خوب را داشته باشد زیرا قانون اجازه نمیدهد متفاوتها جذب هم شوند. بنابراین سوالی مهم پیش میآید که از خود بپرسیم که آیا اگر من جای شخص دلخواهم بودم خودم را انتخاب میکردم؟
مثالی زیبا در فهم قوانین حاکم بر روابط و جذب عشق
فرض بگیریم ۳ نفر وارد بازاری میشوند که یکی از آنها بسیار پولدار، دیگری معمولی و نفر سوم کاملا بیپول است. آیا فروشندهها با این ۳ نفر مثل هم برخورد میکنند؟ آیا تجربه این ۳ نفر از خرید همانند هم خواهد بود؟ مسلما پاسخ خیر است زیراکه هیچ فروشندهای دوست ندارد با فردی که پولی در جیب ندارد صحبت کند چه برسد به اینکه به او جنسی را بفروشد و از سویی دیگر همه فروشندهها دوست دارند فرد پولدار وارد مغازه آنها شود و از آنها خرید کند و در نهایت فردی که مقداری محدود پول به همراه دارد به همان اندازه هم توان خرید خواهد داشت.
این مثال باید برای ما روشن کند در جذب فرد دلخواه قاعده جهان از چه قرار است. اگر شما همانند آن فرد بیپول در مثال بالا باشید در روابط تقریبا هیچکس نمیخواهد با شما باشد و هیچ راه و تکنیکی به شما کمکی نخواهد کرد. اما اگر همانند آن فرد پولدار باشید تقریبا همه خواهان بودن با شما خواهند بود و به محض خواستن و توجه شما به سمت فردی او به شما پاسخ مثبت نشان خواهد داد. و اگر فردی معمولی باشید فقط میتوانید در همان طیف افرادی را در روابط خود داشته باشید. حال سوالی دیگر خود را نشان میدهد که منظور از پولدار بودن در جذب همسر دلخواه یا کلا در روابط چیست که در مثالمان از آن استفاده کردیم؟
کدام نسخه از ما در روابط برای دیگران خواستنی و جذاب خواهد بود
در جذب فرد دلخواه موضوع اصلی داشتن ویژگیهایی مثبت در خودمان است زیراکه عامل اصلی جذب در همینجاست. حال لازم است هر فرد متناسب با خودش تا هراندازه که میتواند این ویژگیها را در خود تقویت کند که در ادامه به چند مورد مهم از آنها اشاره میکنیم:
- فردی که حال خوبی با خودش دارد و با خودش در صلح است و عوامل خارجی به راحتی نمیتواند حال او را خراب کند همواره فردی ارزشمند و خواستنی است.
- فردی که ارزش درونی خود را به خوبی شناخته و حتی همواره آن را بهبود میبخشد. (این افراد هنگامی که پاسخ رد و منفی میگیرند به هیچ عنوان ناراحت نمیشوند و به ارزش خود شک نمیکنند)
- افرادی که نیامدهاند تا نیازهایشان را بردوش طرف مقابل قرار دهند بلکه کاملا خودشان در اداره خود موفق و کافی هستند.
- افرادی که اعتماد به نفس، خودباوری و قدرت دارند.
- آنهایی که به زیبایی درونی و بیرونی خود اهمیت میدهند.
- و آنهایی که دنیایشان کوچک نیست که وابسته یک نفر شوند و بخاطر آن یک نفر خود را از بین ببرند. بطوریکه فکر کنند فقط همان یک نفر مناسب آنهاست و عشق را تنها در او میتوانند بیابند و باید برای داشتن او باید پا بر روی خود بگذارند.
موارد بالا بخشی از ویژگیهایی بود که وجودشان در هر فردی باعث میشود دیگران ناخواسته جذب او شوند و از سویی دیگر اگر این موارد در فردی به مقدار کافی یافت نشود فارغ از اینکه او چقدر برای جذب فرد دلخواه تلاش میکند و چقدر از راههای مختلف وارد میشود در نهایت نتیجه او ناکامی خواهد بود. فراموش نکنیم ما درون قوانینی مستحکم زندگی میکنیم که نمیتوانیم خلاف آنها حرکت کنیم و انتظار نتایج دلخواه داشته باشیم.
لطفا از فایل تصویری زیر یا فایل صوتی آن استفاده کنید تا این مبحث برای شما روشنتر شود
درودی دوباره و دوباره 🌈🦋🌈
چه زیبا چه بی همتا حقایق نابتونو بازگو میکنید!
من ازینهمه دانستنیهای ناب و شیرین در فورانم…
سیر نمیشم هربار که یه فایل تازه دارید من چقدر خوشحالم مثل موزیک بارها و بارها گوش میدم انقدر باهاش میرم به آن دورها صدای شما در اعماق ذهنم جاخوش میکنه و دیگه نمیشنوم چی میگید☺️
واسه همین خیلی خوبه باید اینطوری باشه اینطوری حک میشه در اعماقِ جانم و تبدیل میشه به گنجِ درون…
از عشق گفتن زیباترینِ کاش بیشتر و بیشتر از عشق و حقیقتِ عشق بگید که تا سراپا جلوه مطلقِ خودِعشق نشویم اتفاق خاصی رخ نداده حتی اگه به رویاهامون برسیم که اصلا محالِ بی عشقِ حقیقی به جایی برسیم!
عشق یعنی با تمامِ شادی های جهان شاد شویم و بخصوص
در وسط آتش و تلاطم های زندگی شاد بمانیم!
این یعنی عشق…
♥️