یکی دیگر از مقاومت‌های مهم در دوری از خداوند و یا نشناختن سازوکار اداره جهان این است که ما با مشاهدات خود از بینهایت مصداق مختلف به ظاهر بی‌عدالتی به این باور رسیده باشیم که دنیا بر پایه حق و عدالت نیست و همین باور غلط کاملا ما را در مسیری اشتباه هدایت کند. درحالیکه ما در این قسمت به شما ثابت میکنیم که هرگز هیچ سیستمی نمی‌تواند براساس بی عدالتی باشد و همزمان بتواند به بقا و رشد خود هم ادامه دهد. درواقع ما اول متوجه می‌شویم که حق و عدالت به معنی رعایت تعادل و تناسب است و هیچ سیستمی نیست که در آن تناسب رعایت نشود و بتواند ادامه دار هم باقی بماند. در مباحث این بخش، شما تا حدود زیادی این اصل مهم را می آموزید و بعد با این نگاه که از زاویه ای متفاوت است متوجه خواهید شد که هرگز بی عدالتی در دنیا وجود نداشته و همه آن اتفاقهای ناخوشایند که مصداق بی‌عدالتی میدانستید دلایلی محکم داشته‌اند که از دید ما پنهان هستند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.
به نام خداوند مهربان
سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز
در این قسمت یاد میگیرم که قانونمند بودن دنیا یعنی چه؟
اولا قانون یعنی ( رعایت تعادل و تناسب )
دوما قانونمند بودن دنیا یعنی اینکه در جای جای این دنیا تعادل و تناسب رعایت میشود یعنی اینکه هر کس در هر شرایطی که زندگی میکند آن شرایط حق اوست و کاملا متناسب اوست.
مغازه ای که اجناس بی کیفیت و گرانقیمت میفروشد با مشتریهایی که نا آگاه و نادان و بی خبر باشند متناسب است وگرنه اگر مشتریهای آگاه وارد آن شوند و آن اجناس را ببینند هر گز از ان خرید نمیکنن ویا اگر یکبار خرید کنن بار دیگه به آنجا نمیروند و آن فروشگاه تعطیل میشود.
در هر صورت تعادل و تناسب اجرا میشود.
مثلا اگر کسی در زندگی خودش همیشه غمگین هست این غم و غصه متناسب با طرز فکر اوست.
مواردی در دنیا هستند که ما فکر میکنیم بی عدالتی هستند چون دلیل اتفاق افتادن اونها رو نمیدونیم اما چون میدونیم که دنیا بر اساس عدالت و حق استوار است پس پاسخ میدیم که ما به خاطر دید و آگاهی محدود خودمون علت اونها رو فعلا نمیدونیم.
پس هرگز خداوند دخل و تصرف ناحق در قوانین نمیکنه بلکه بر مبنای تنایب و تعادل هست.
سلام،قبلاً تا یه گدا میدیدم خیلی ناراحت میشدم وبدجور کمک میکردم چون فکر میکردم عدالت نیست اما فهمیدم عدالت همه جا هست از اول بوده تا همیشه هم هست والان تا گدا میبینم اگه وضعیتم خیلی از نظر مالی اوکی باشه تا جایی که درست باشه کمک میکنم تا حد تعادل ونداشته باشم دیگه از نون خانوادم نمیزنم وبه دیگران خوبی نمیکنم چون تعادله که قشنگه و وقتی من می دونم دنیا روی قانون وعدالته ومن باید با تعادل جلو برم چرا باید نگران اون گدا یا بقیه باشم میدونم خدای من مهربان وعادل و….است از پدر ومادر به بنده اش نزدیکتر هست چرا باید نگران هم نوع خودم باشم،زمانی کمک میکنم که خودم احتیاج نداشته باشم وبا کمک کردن به رنج وزحمت نیفتم ومعنای تعادل بسیار شیرین بود اینکه از روی اشتباه بیشتر از توانت هم خوبی نکنی که منجر به آزار رساندن هم به خودت هم به بقیه میشود،تعادل یعنی اینکه جوری رفتار کنی که در بهترین شکل اول برای خودت وبعد برای بقیه خوب باشد چون اگه حال تو خوب باشد وبا خود سازی جامعه تو ساخته می شود وبه دیگران هم خدمت میکنی.