در کتاب اسرار ذهن ثروتمند (به انگلیسی: Secrets of the Millionaire Mind) آقای تی هارو اکر (به انگلیسی: T. Harv Eker ) ابتدا داستان زندگی خودش را شرح میدهد. و توضیح میدهد که چهطور یک ذهن فقیر داشته و هیچوقت نمیتوانسته پول درآورد. ولی با مطالعه در زندگی ثروتمندان متوجه میشود که همهی آنها خصوصیات و عادتهای یکسانی دارند. و به این نتیجه میرسد که با الگوبرداری از آنها میتواند خودش هم ذهناش را ثروتمند سازد. کاری که درنهایت موفق به انجام آن شده و او تبدیل به یک میلیونر میشود.
کتاب اسرار ذهن ثروتمند ، دوران کودکی تی هارو اکر
در کتاب اسرار ذهن ثروتمند ، آقای تی هارو اکر میگوید:
یادم میآید وقتی کودک بودم، هر شب وقتم را تلف میکردم و با پدر و مادرم اخبار تماشا میکردم. اخبار مربوط به چاقوکشی، تظاهرات برای افزایش حقوق و همهی انواع بدبختیهایی که در اخبار نشان داده میشوند. هر شب پدرم این جملهی رایج را به من میگفت: «گوش کن پسرم، عامل همهی این بدبختیها این ثروتمندان عوضی هستند. آنها هستند که همهی پولها را برداشتهاند و باعث شدهاند ما فقیر باشیم. آنها هستند که باعث شدهاند دولت نتواند نیازهای ما را تامین کند».
یک کودک بهراحتی از محیط اطرافاش تاثیر میپذیرد. بهخاطر همین، من با یک ذهن فقیر رشد کردم. هرموقع وارد یک هتل یا یک شرکت بزرگ میشدم به این فکر میکردم که صاحب آنجا چهقدر آدم عوضی و دزدی است. به این نوع تاثیرگذاری روی دیگران، « شرطی سازی کلامی » میگویند.
شرطی سازی کلامی
در کتاب اسرار ذهن ثروتمند، آقای تی هارو اکر دربارهی شرطی سازی کلامی صحبت میکند. باورهایی که انسان از طریق کلام به کودک خود منتقل میکند، تاثیر بهسزایی روی زندگی آیندهی او و روشی که او مسائل را تفسیر میکند دارند.
افراد فقیر خبر ندارند که درواقع دارند به بچههای خود یاد میدهند چهطور برای بقیهی عمرشان فقیر باشند. حتی اگر بهطور شانسی کودک آنها یک فرصت کسبوکار پیدا کند، آن را نادیده میگیرد. چون گمان میکند پول با شر و انسانهای فاسد مرتبط است. ثروتمندان در طرف مقابل بچههای خود را آمادهی ثروتمند شدن میکنند.
البته موضوع این نیست که پدر و مادرهای فقیر انسانهای بدی هستند. آنها خودشان هم باورهایشان را از پدر و مادر و اجدادشان به ارث بردهاند.
کتاب اسرار ذهن ثروتمند ، دوران نوجوانی تی هارو اکر
در کتاب اسرار ذهن ثروتمند ، آقای تی هارو اکر دوران نوجوانی خود را تعریف میکند که بهعلت ذهن فقیری که آن را از پدر و مادر خود به ارث برده بود چه مشکلاتی داشته. او میگوید: بهعنوان یک نوجوان طبقهی متوسط، دوست شدن با بچه پولدارها خیلی برای من دور از انتظار بود. احساس میکردم ما داریم در دنیاهای متفاوتی زندگی میکنیم. اگرچه من و یکی از این بچهها دوستان نزدیک بودیم، من بهخاطر نوع طرزفکرم نسبتبه ثروتمندان بهطور نامحسوس درمقابل آن فرد مقاومت داشتم. یک روز درحالیکه به خانهی مجلل دوستم خیره شده بودم، یک فکر جادویی وارد ذهنام شد. چرا خانوادهی من فقیر هستند و خانوادهی دوستم پولدار؟ چهچیزی باعث میشود یک فقیر، فقیر شود؟ این سوالات به اندازهی کافی روشنگر بودند که من تصمیم گرفتم چیزهایی که در کودکی یاد گرفته بودم را بگذارم کنار و از صمیم قلب به ثروتمندان احترام بگذارم تا از آنها یاد بگیرم. دیر یا زود ریشه و علت این معضل را پیدا کردم.
کتاب اسرار ذهن ثروتمند ، ریشه و علت فقر و فرق ذهن ثروتمند و فقیر
آقای تی هارو اکر میگوید: من با مطالعه در زندگی ثروتمندان دریافتم که بیشتر آنها خودشان روزی فقیر بودهاند. تنها عامل ثروتمند کردن آنها، کیفیت افکاری است که آنها در تمام طول زندگیشان اجازه میدهند وارد ذهنشان شود.
فرد ثروتمند یک ذهن ثروتمند دارد و فرد فقیر، یک ذهن فقیر. اگر راهی وجود داشته باشد که یک فقیر بتواند درون یک ذهن ثروتمند را نگاه کند میتواند ثروتمند شود.
ذهن ثروتمند یک فیلتر دارد که فقط به جملات تاکیدی مثبت اجازهی عبور میدهد. این فیلتر مانع عبور افکار و باور های منفی مثل شکایت کردن، بدگویی کردن، سرزنش کردن دیگران و چیزهایی از این دست میشود. ثروتمندان باید آن سطح را پشتسر میگذاشتند تا بتوانند به افکار مثبت فکر کنند تا آنها را از بدبختیای که داخلاش بودند خارج کند. درحالیکه افراد فقیر در همان سطح منفیای که هنوز گله و شکایت میکنند و ریشهی مشکلات مالی خود را در شرایط بیرونی میبینند گیر کردهاند.
ادامهی خلاصه کتاب اسرار ذهن ثروتمند ، اثر تی هارو اکر را میتوانید در ویدیوی زیر گوش کنید.